پس از من و جانشین من در میان شماست. فرمان او را اطاعت کنید و پس از من اختلاف نکنید که در این صورت هلاک میشوید و دینتان تباه میگردد. و بدانید که پس از این دیگر او را نخواهید دید."شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 357؛ صدوق، اکمال الدین، باب 43، ص 435، حدیث 2؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 346 و 347.
فلسفه غیبت امام زمان (عج)
اعتقاد به حضرت مهدی (عج) و غیبت آن حضرت یک امر دینی است. وجود امام معصوم، مظهر تجلی لطف الهی و بر اساس سنت الهی میباشد؛ تا در همه زمانها حجت الهی بر مردم وجود داشته باشد. "اللهم بلی لاتخلو الارض من قائم لله بحجة اما ظاهرا مشهورا و اما خائفا مغمورا لئلا تبطل حجج الله و بیناته"سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 147، ص 497؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 92، حدیث 6. "خدایا آری ! زمین از کسی که به حجت و دلیل، دین خدا را برپا دارد خالی نمی شود. او یا آشکار و مشهود است و یا ترسان و پنهان؛ تا حجت ها و دلیل های روشن خدا از بین نرود."
غایب بودن او باعث نمی شود که در ضرورت وجود و لطف بودن او اشکالی وارد شود. همان گونه که اگر کافری به تکالیف الهی معرفت پیدا نکند، نمی توان گفت تکالیف الهی از لطف بودن در حق مکلفان خارج شده اند.شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص 7 و 8. مبسوط الید نبودن امام زمان و محروم شدن مردم از فیض حضور او موضوعی است که به خود مکلفان مربوط است. چه بسا امام زنده و حاضر باشد، اما او قدرتی نداشته باشد و یا مردم خود را از پرتو وجود و تعالیم او محروم کنند.همان. چنان که در زمان امام علی (ع) و امام حسن (ع) و همچنین سایر ائمه (ع) مردم آن گونه که شایسته و سزاوار بود از آن بزرگواران بهره نگرفتند، نفس وجود یک امام و پیشوای معنوی