الف - مقام و سلطه ای که مشتاقان زیادی دارد.
ب - امانتی از ناحیه خدا و مردم که مسؤولیت آور است.
امیر مؤمنان (ع) در همین رابطه با اشاره به کفش پاره خود فرمودند: "والله لهی أحب الی من امرتکم الا أن اقیم حقا أو أدفع باطلا"سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 33، ص 76. "به خدا سوگند همین کفش بی ارزش برایم از حکومت بر شما محبوبتر است، مگر این که با این حکومت حقی را به پا دارم و یا باطلی را دفع نمایم." قطعا اگر مراد از ولایت و امارت، حقیقت خارجی و کمال نفسانی شخص خود بود، معنا نداشت بگوید: کفش پاره ارزشمندتر از علوم، فضایل و کرامات است که به سبب آنها لایق این مقام شده است. همان طور که منظور ایشان آن منصبی که در غدیر خم برای او اعلام شد و از ناحیه خدا توسط پیامبر به او داده شد نیست؛ بلکه منظور آن حضرت بعد دنیایی و ریاست بر مردم است؛ و این همان است که در خطبه شقشقیه فرمود: "... لالقیت حبلها علی غاربها... و لالفیتم دنیاکم هذه أزهد عندی من عفطة عنز"همان، خطبه 3، ص 50. "اگر بر من اتمام حجت نشده بود و احساس مسؤولیت نمی کردم هر آینه افسار خلافت را بر دوشش میانداختم... و میدیدید که این دنیای شما در نزد من پست تر از ترشحی است که بر اثر عطسه بزی حاصل میشود." و همان است که در باره آن فرمودند: "والله ما کانت لی فی الخلافة رغبة و لا فی الولایة اربة"همان، خطبه 205، ص 322. "به خدا سوگند هیچ میلی به خلافت و حکومت بر شما نداشتم و نیازی به آن ندارم."
ولایت تشریعی و تکوینی
ولایت به معنای قدرت بر تصرف و استیلا، به "تکوینی" و "تشریعی" تقسیم میشود و دارای مراتب است و مرتبه کامل آن مختص به خداست. مرتبه ای از ولایت تکوینی برای پیامبر(ص)، ائمه (ع)، برخی از انبیا و بلکه برای برخی از