بروی و یک نامه مخصوص برای ما بیاوری که ما آن را بخوانیم.سوره اسراء (17)، آیات 90 - 93. دقت در این درخواستها نشان دهنده این است که مشرکین خواهان کشف حقانیت پیامبر نبودند و از روی عناد و لجاجت و یا حتی معامله با پیامبر چنین درخواستهایی را میکردند و به همین دلیل حتی اگر این معجزات هم رخ میداد باز ایمان نمی آوردند.
ثانیا: معجزه برای این بود که پیامبران میخواستند فطرت انسانها برانگیخته شود و دل و قلب آنان متوجه معنویت گردد و با خردمندی به معارف دین روی آورند و لذا میگفتند: (سبحان ربی هل کنت الا بشرا رسولا)سوره اسراء (17)، آیه 93. "پاک است پروردگار من، آیا من جز این که بشری هستم فرستاده خدا؟." و یا در برابر درخواست معجزه میگفتند: "جز این نیست که من بیم دهنده ای آشکار هستم."سوره عنکبوت (29)، آیه 50.
ثالثا: از همه مهمتر این که اساسا احتجاج با معجزه برای پیامبران اصل نیست؛ بلکه اصل، دلیل و شاهد بر رسالت و نبوت و پذیرفتن سخنان او به صورت اطمینان آور است.
تفاوت معجزات
اطلاعاتی که از معجزات انبیا رسیده نشان میدهد که آنها گوناگون و متفاوت بوده اند. تفاوت آنها به شرایط اجتماعی و محیط و ذهنیت مردم بستگی داشته است. از امام کاظم (ع) پرسیده شد چرا معجزه موسی (ع) ید بیضا و عصا، و مسیح طبابت و شفای بیماران، و پیامبراسلام (ص) کلام فصیح و بلیغ بوده است ؟ آن حضرت فرمود: "برای این که در عصر موسی (ع) جادوگری رایج بوده، و معجزه او متناسب با حرفه رایج زمان خود بوده است تا سحر آنها را ابطال کند و حجت را بر