نیامده، اولا به معنای نداشتن هیچ پیام رسانی در میان آنان نیست و ثانیا اگر در قرآن از آنان نامی و نشانی ذکر نشده است به این جهت است که قرآن داستان برخی از پیامبران را ذکر میکند نه همه پیامبران را، چنان که میگوید: (و لقد ارسلنا رسلا من قبلک منهم من قصصنا علیک و منهم من لم نقصص علیک )سوره غافر (40)، آیه 78. "و مسلما پیش از تو فرستادگانی را روانه کردیم، ماجرای برخی از آنان را بر تو حکایت کردیم و برخی از ایشان را بر تو حکایت نکردیم." پس اگر در قرآن از پیامبران مناطق دیگر یاد نکرده، دلیل بر این نیست که آنها پیامبرانی نداشته اند.
از سوی دیگر دایره رسالت این پیامبران به گونه ای بوده است که در حاشیه خود پرجمعیت ترین مخاطبان را زیر پوشش قرار میداده است. رشد کتابت و ویژگی ادبیات نوشتاری نسبت به پیامبران متأخر موجب ثبت پیامها و حفظ فرهنگ مکتوب آنها و جایگاه رسالت آنها شده است، در صورتی که درباره بودا و کنفوسیوس و زرتشت چنین ثبت و ضبطی به روشنی مانند یهودیت و مسیحیت مشاهده نمی شود؛ وگرنه بسیاری از اینان به عنوان مصلح، دعوتگر به معنویت شناخته شده اند؛ و شاید آنان نیز پیامبران الهی بوده اند، ولی چون فاصله تاریخی آنها با دورانهای بعدی بسیار است و فرهنگ دقیق کلمات و موضع آنان ثبت نشده، چنین گمان رفته است که آنان پیامبر نبوده اند. البته این نکته را نباید فراموش کنیم که هنوز مکان برخی از پیامبران یاد شده در قرآن به طور دقیق ذکر نشده و یا نام عربی شده آنان با نام معروف محلی آن تطبیق داده نشده تا بازتاب رسالت آنها معین گردد؛ مانند نوح، ادریس، و پیامبران عاد و ثمود که درباره حوزه مأموریت آنها به شدت اختلاف است.
این نکته را هم فراموش نکنیم که در مناطقی چون چین، هند، ژاپن و مناطقی از آمریکا به دلیل عدم ارتباط فرهنگ ها نوعی بریدگی تاریخی و فرهنگی فراهم بوده است و مطالب دینی رد و بدل نمی شده تا معلوم شود در آن حوزه ها چه میگذشته و در آن مناطق پیامبران با چه موضعی و جایگاهی سخن گفته اند.