او را مشاهده کنند و نمی توانند او را لمس نمایند و مستقیما با او تماس داشته باشند و با او احتجاج کنند؛ در این صورت باید کسانی میان ما و خداوند واسطه باشند تا زبان گویای او برای خلقش باشند. و مردم را بر آنچه مصالح و منافعشان در آن است راهنمایی کرده و آنچه را که انجام آن سبب بقای آنان و ترک آن موجب هلاکتشان میشود یادآوری کنند. بنابراین باید افرادی تبیین کننده مصلحت مردم و بازدارنده از اموری که به ضرر آنهاست از جانب خدای حکیم و علیم باشند. همانان که زبان گویای حق و واسطه میان ما و او هستند، و آنان پیامبران و برگزیدگان از میان مخلوقاتش میباشند."کلینی، کافی، ج 1، ص 168، حدیث 1) . مطابق حدیث فوق حکیم بودن خداوند و متعالی بودن وی، مستلزم فرستادن انبیاست؛ و مسؤولیت آنان بیان مصالح و مفاسد و نشان دادن راه کمال است.
قرآن به این ضرورت پرداخته است و میگوید: (و لکل أمة رسول فاذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط)سوره یونس (10)، آیه 47. "و هر امتی را پیامبری است، پس چون پیامبرشان بیاید میانشان به عدالت داوری شود." و در جای دیگر فرموده است: (و ان من أمة الا خلا فیها نذیر)سوره فاطر (35)، آیه 24. "و هیچ امتی نبوده مگر این که در آن هشدار دهنده ای بوده است."
پرسشی در باره انحصار منطقه ای بعثت انبیا
در اینجا ممکن است این سؤال مطرح شود که اگر چنین ضرورتی برای وجود و بعثت پیامبران وجود دارد، چرا تنها از پیامبرانی در منطقه ای خاص چون خاورمیانه سخن گفته شده است ؟ آیا در مناطق مغرب زمین یا در منطقه شرق دور پیامبرانی نیامده اند، و اگر آمده اند چرا نامی از آنها برده نشده است ؟
همان گونه که گفته شد نیاز به پیامبران از آن همه انسانهاست، و قرآن بر این نکته تأکید میکند که هر امتی پیامبری داشته است؛ و اگر از پیامبران اقوامی سخن به میان