خداوند برای خلقت انسان هدفی در نظر گرفته است. (أفحسبتم أنما خلقناکم عبثا و أنکم الینا لا ترجعون )سوره مؤمنون (23)، آیه 115) . "آیا شما پنداشته اید که بیهوده خلقتان کردیم و به سوی ما بازگردانده نمی شوید؟."
اگر انسان آفریده میشد و به حال خود رها میگردید و راه مناسبی برای سیر او به سوی کمال ارائه نمی شد، امر بیهوده ای به شمار میآمد. خداوند که به تمام امور انسان توجه کامل داشته و او را در اندام و قیافه و قوای ادراکی متناسب و معتدل آفریده، هرگز او را به حال خود رها نکرده است. خداوندی که اعضای بدن انسان را در مناسب ترین موقعیت قرار داده است، تا آنجایی که برای مصون ماندن چشم از خطرات، آن را در یک گودی و در بالای سر قرار داده و با خط مویین آن را از آسیب عرق و با قرار دادن پلک ها از خطر گرد و غبار حفظ کرده، امکان ندارد برای هدایت بشر چاره اندیشی نکرده باشد. خداوندی که به گفته ابوعلی ابن سینا برای آسان راه رفتن انسان کف پاهای او را گود آفریده است،ابن سینا، شفا، ج 2، مقاله 10، ص 441. امکان ندارد او را بدون راهنما - که ضرورت آن خیلی بیشتر است - به حال خود رها کند. همان خدایی که در نظام تکوین برای انسان گوش، چشم، زبان، لب و سایر اعضا را برای زندگی مادی و آگاهی از مضار و مفاسد ظاهری و پی بردن به مصالح و منافع دنیوی قرار داده، برای تشخیص راه سعادت و کمال، ابزار آن را که عقل و انبیا باشند در اختیارش نهاده است. (ألم نجعل له عینین و لسانا و شفتین و هدیناه النجدین )سوره بلد (90)، آیات 8 - 10) . "آیا ما برای انسان دو چشم و یک زبان و دو لب قرار ندادیم و آیا او را به دو راه خیر و شر راهنمایی نکردیم ؟."
طبق نقل روایتی از امام صادق (ع) آن حضرت در پاسخ به زندیقی - که پرسید از چه راهی میتوانید وجود انبیا را اثبات کنید - فرمودند: "وقتی ما ثابت کردیم که خالقی حکیم داریم، و او بالاتر از ما و همه مخلوقات است و ممکن نیست که مردم