در بینش توحیدی تحقق همه امور در عالم تحت اراده و مشیت اوست و تا او نخواهد به وجود نخواهد آمد؛ حتی افعال بندگان. (و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی...)سوره انفال (8)، آیه 17) . "ای پیامبر! هنگامی که تیر انداختی، تو نبودی که تیر انداختی، بلکه خدا بود که تیر انداخت."
فعل خدا بر همه چیز حتی بر اسباب و علل احاطه دارد. همه سبب ها با اراده خداوند مؤثرند و هیچ یک بدون خواست خدا مؤثر نیستند. علت در عین این که علت است، از ناحیه خداست و استقلال ندارد. تأثیر علت در معلول خود، معلول مشیت خداست؛ به نحوی که اگر مشیت و اراده او تعلق نمی گرفت، علت نمی توانست نقش علت را داشته باشد. این است که همه چیز در عالم به خدا نسبت داده میشود. در قرآن کریم نیز همه چیز به خدا نسبت داده شده است؛ در عین این که گاهی از علت مادی و جز آن نیز سخن به میان آمده است. و همین طور گاهی از کارگزاران عالم سخن میگوید که در تحولات آن نقش دارند: (قل یتوفاکم ملک الموت الذی وکل بکم...)سوره سجده (32)، آیه 11) . "ای پیامبر! به مردم بگو: فرشته مرگی که بر شما گمارده شده، جان شما را میگیرد." و در عین حال همان کار را به خدا نسبت میدهد. (الله یتوفی الانفس حین موتها...).سوره زمر (39)، آیه 42. "خداوند در زمان مرگ انسانها، جانشان را میستاند."
نقش کارگزاران خداوند
در آیات قرآن و روایات، از موجوداتی به نام "ملائکه" یاد شده است که در انجام اموری محول شده از ناحیه خدا نقش ایفا میکنند. "جبرئیل" فرشته ای که مأمور ابلاغ وحی از جانب خداست؛ (قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله علی قلبک باذن الله...).سوره بقره (2)، آیه 97. "میکائیل" ملکی که متولی امور ارزاق است؛ "اسرافیل" مسؤول نفخ