تنها خداوند در اعمال بندگان مؤثر است و احدی هیچ تأثیری در انجام آنها ندارد. از این روست که مردم و مؤمنان باید در انجام کارشان به سوی او رو بیاورند. (و قل الحمدلله الذی لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبره تکبیرا.)سوره اسراء (17)، آیه 111) . "و بگو ای پیامبر! ستایش مخصوص خداوندی است که فرزندی نگرفت و او را در حکمرانی شریکی نیست و برای او از روی ذلت و ناتوانی یاوری نیست. و او را به بزرگی ستایش کن آن گونه که در خور اوست".
کسانی هم که در موقعیت هایی خاص، به اذن الهی در عالم هستی تصرف کرده اند، مثل این که از گل پرنده ساخته اند، مرده ای را زنده کرده اندسوره آل عمران (3)، آیه 49. و...، در راستای مشیت خدا انجام داده اند و استقلالی در فعلشان نداشته اند. البته توحید افعالی به معنای این نیست که کسی نتواند در عالم هستی کاری انجام بدهد؛ چه این که روزانه کارهای بی شماری از سوی مردم صورت میگیرد و در این میان کسانی هم هستند که ملحدانه کار میکنند و عقیده ای هم به خالق عالم و مدبر آن ندارند. توحید افعالی به معنای ملتزم کردن خود به این باور است که همه چیز عالم تحت ربوبیت خداست و هیچ چیزی از تحت فرمان او خارج نیست. و بنابراین موحد خود را ملتزم میداند که در راستای مشیت خدا و با توکل و امید به او کارهایش را به انجام برساند.
4 - توحید عبادی
در بینش توحیدی علاوه بر عقیده به یگانگی خدا در ذات، صفات و افعال باید تنها در برابر او سرتعظیم فرود آورد و تنها به فرمان او بود و تنها او را پرستید. این "توحید عبادی" است. توحید عبادی آخرین مرحله از معرفت الهی و حساسترین درجه ایمان و بندگی است. ممکن است کسی در بینش موحد باشد، اما رفتاری شرک آلود داشته باشد. ابلیس از جنبه نظری دیدگاهی توحیدی دارد، به یک مبدأ