صفحه ۱۴۰

نخواهید کرد؛ "لن تدرکوا التفکر فی عظمته."همان، حدیث 4. این توصیه ها از یک واقعیتی پرده برمی دارد و آن این است که درک ذات احدیت از آن جهت که موجودی بی پایان و غیرمتناهی است، امکان ندارد و تلاش برای آن بی ثمر است و چه بسا انسان را به دلیل کمبود ظرفیت و عدم تناسب فکر و اندیشه با آن ذات دست نایافتنی، دچار مشکل فکری بکند و او را از رفتار معتدل بازدارد و زندگی او را مختل سازد. بنابراین شایسته است در عین عقیده به خدا، در ذات او اندیشه نشود و بلکه در صفات و مخلوقاتش اندیشه شود.

2 - توحید صفاتی

"توحید صفاتی" آن است که خداوندی که واجد همه صفات کمال است، همه صفات کمال او در مرحله تحقق و خارجیت عین هم و عین ذاتند؛ او ذاتی دارد که در عین واحد بودن، همه صفات کمال را دارد. توانایی، دانایی، حکمت، غنا و امثال اینها صفات کمالی خدایند؛ ولی زاید بر وجود خدا نیستند، بلکه عین وجود او می‎باشند. چه این که فراهم آمدن ذات خدا از چند صفت و یا وجود چند صفت متمایز غیر از ذات در خدا، مستلزم ترکیب در ذات اوست و چنین چیزی حکایت از نیاز خدا به چند صفت دارد؛ و این با ذات بی نیاز خدا سازگار نیست.

3 - توحید افعالی

"توحید افعالی" یعنی همه کارهایی که در عالم انجام می‎گیرد از سوی خدای واحد است. هیچ کسی در کار خدا شریک نیست. او خالق و رازق و مدبر جهان است. نه کسی در کارها به او کمک می‎کند و نه کسی را یارای کمک به او هست. خداوند در آفریدن و اداره کردن جهان تنهاست و به کسی نیاز ندارد. همین طور در ارسال پیامبران و تشریع دین، یگانه عمل می‎کند و همه چیز تحت قدرت اوست.

ناوبری کتاب