در مییابیم که این معنا از توحید پیامدی جز استقلال انسان در برابر قدرت و خداوندان زمینی و اربابان زور ندارد و به انسان احساس توانایی و قدرت و فردیتی میبخشد که لازمه یک جامعه سالم و مدنی است. به عبارت دیگر آنچه در جهان امروز به عنوان جامعه مدنی یاد میشود از طریق تفکر و زندگی توحیدی واقعی، دست یافتنی تر است.
1 - توحید ذاتی
"توحید ذاتی" آن است که ذات خداوند واحد است و در آن هیچ دوگانگی وجود ندارد. نه ذات خدا دوگانه است و نه ذاتی دیگر در کنار خدای واحد وجود دارد. روایت شده است شخصی نزد امام حسن مجتبی (ع) آمد و از آن حضرت درخواست کرد که خدا را برای او به گونه ای که گویا او را میبیند توصیف کند. امام اندکی درنگ کرد و سر به زیر انداخت و آنگاه سر بلند کرد و فرمود: "حمد خدایی راست که برای او اول معینی نیست و پایانی ندارد. نه قبلی شناخته شده است و نه بعدی تعیین شده و نه زمانی غایت دار؛ نه شخصی است که قابل تجزیه باشد. صفاتی مختلف ندارد که پایانی داشته باشد. عقل ها و وهم ها او را درک نمی کنند. اندیشه و خطورات ذهنی توان فهم او را ندارند. خردها و اذهان نمی توانند صفت او را دریابند و بگویند: چه وقت ؟ و نمی توانند بگویند از چه چیزی نشأت گرفته ؟ بر چه چیزی آشکار میشود و در چه چیزی پنهان میگردد؟ خلق را ابتکاری آفرید. آغاز کرد آنچه را که مبتکرانه ساخت، و مبتکرانه ساخت آنچه را که آغاز کرد. انجام داد آنچه را که خواست، و آنچه را خواست افزون کرد. این است خدای پروردگار عالم ها."صدوق، التوحید، ص 45 و 46، حدیث 5.
امام صادق (ع) نقل میکند که روزی پیامبر(ص) به میان اصحاب خود رفت و به آنان فرمود: چه چیزی باعث شده است که گرد هم جمع شوید؟ گفتند: گردهم آمده ایم تا درباره خدا و عظمت او بیندیشیم. پیامبر(ص) فرمود: عظمت او را درک