3 - دلیل دیگر بر وحدانیت خداوند این است که هیچ آثاری از خدای دیگر از جمله پیام آوری وجود نداشته است. تا کنون هر پیامبری که مبعوث شده مدعی بوده است که از جانب خدای واحد آمده است و تا کنون هیچ مدعی نبوتی نگفته است که از جانب خدایی دیگر آمده است. امام علی (ع) در سفارشهایی خطاب به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: "واعلم یابنی ! انه لو کان لربک شریک لا تتک رسله و لرأیت آثار ملکه و سلطانه و لعرفت افعاله و صفاته و لکنه اله واحد کما وصف نفسه لایضاده فی ملکه احد"سید رضی، نهج البلاغه، نامه 31، ص 396. "پسرم ! بدان اگر پروردگارت شریکی داشت، پیامبران او نزد تو میآمدند، و نشانه های حکمرانی و قدرت او را میدیدی و از کردار و صفت های او آگاه میگردیدی؛ لیکن او خدای یکتاست، چنان که خود خویش را وصف کرده است؛ کسی در حکمرانی وی مخالف او نیست."
4 - وجود خدایی دیگر در عالم به معنای وجود نقص در خدا خواهد بود. زیرا این خدا کمالات خدای دیگر را ندارد و خدای دیگر نیز کمالات این خدا را ندارد؛ پس هر دو ناقص اند. فرض وجود خدای ناقص، با خدا بودن منافات دارد. چه این که خدا موجود مطلق و ذات کاملی است که اگر در او نقصی تصور شود، دیگر نمی توان او را خدا دانست؛ و این با خدایی خدا ناسازگار است.
اقسام توحید
توحید بر "ذاتی"، "صفاتی"، "افعالی" و "عبادی" تقسیم میشود. توحید فقط مفهومی آسمانی و دینی نیست. توحید واقعی آن است که علاوه بر اعتقاد، در منش و زندگی فردی و اجتماعی یعنی اخلاق و عمل نیز تجلی یابد؛ وگرنه مانند علومی است که در کتابها نوشته شود و اثر و فعلیتی از آن مشاهده نگردد. در زیر هنگامی که به تعاریف و مفاهیم توحید ذاتی و صفاتی و افعالی و عبادی دقیق میشویم،