هر یک از آنها به سراغ مخلوق خود میرفت و هر یک تفوق مییافت بر دیگری؛ منزه است خدا از آنچه او را توصیف میکنند."
در روایتی امام صادق (ع) فرمود: "وقتی دیدیم که عالم منظم است و کشتی ها در روی آب در جریانند و شب و روز و خورشید و ماه در حال رفت و آمدند، درستی جریان امور و تدبیر صحیح و انسجام امور دلالت میکنند بر این که تدبیر کننده یگانه ای وجود دارد."صدوق، التوحید، ص 244، حدیث 1) .
2 - در ذیل روایتی که هشام بن حکم از امام صادق (ع) نقل کرده به دلیل دیگری برای وحدانیت خداوند اشاره شده است که از آن به برهان "فرجه" یاد میکنند. برهان چنین است: "اگر فرض شود دو خدا وجود دارد، باید علاوه بر اشتراک آن دو در وجوب وجود، میان آن دو تفاوت باشد. یعنی اقتضای دوتایی این است که میانشان امتیازی باشد تا دو بودن بر آنها صدق کند. آنچه به عنوان امتیاز میان دو خدای واجب فرض میشود، خود نیز باید واجب باشد؛ و اگر امر غیر واجبی باشد، نمی تواند وجه تمایز امر واجب قرار بگیرد. بنابراین واجب ها میشوند سه تا؛ و اقتضای سه تایی این است که حداقل دو امتیاز در بین باشد. پس واجب ها پنج میشوند، سپس نه میشوند، و به این نحو واجب ها غیرمتناهی میشوند."کلینی، کافی ج 1، ص 81، حدیث 5.
در صدر همین روایت آمده که زندیقی نزد امام صادق (ع) آمد. در محضر امام (ع) درباره خدا بحث شد، امام به او فرمود: "این که میگویی خدا دو تاست، کلام تو خالی از این نیست: یا این دو خدا هر دو قدیم و قوی هستند و یا هر دو ضعیف اند و یا یکی قوی و دیگری ضعیف است. اگر هر دو قوی و توانمند هستند پس چرا یکی از آن دو دیگری را از صحنه بیرون نمی کند تا خود به تنهایی به تدبیر عالم بپردازد. و اگر یکی توانا و دیگری ناتوان است، این همان است که ما میگوییم که خدا یکی است زیرا دیگری عاجز است و عاجز خدا نیست."