صفحه ۱۲۲

رسیدند، آنان چشمشان به قومی بت پرست افتاد که در حال تعظیم بت هایشان بودند، و مجذوب آنان شدند و از موسی (ع) درخواست کردند که خدایی آنچنانی برایشان فراهم آورد. (و جاوزنا ببنی اسرائیل البحر فأتوا علی قوم یعکفون علی أصنام لهم قالوا یا موسی اجعل لنا الها کما لهم آلهة قال انکم قوم تجهلون )سوره اعراف (7)، آیه 138) . و خداوند آنان را به خاطر چنین درخواست و ایده ای سخت نکوهش کرده است.

در این زمینه که چرا نمی توان خدا را دید و یا به عبارتی چرا خدا دیدنی نیست، باید به چند نکته توجه داشت:

1 - ادراک انسان محدود است. چشم می‎تواند اجسام را تحت شرایطی مثل آشکار بودن، نزدیک بودن، اندازه معینی داشتن و... مشاهده نماید. اشیای خیلی ریز با این که وجود دارند با چشم غیرمسلح قابل رؤیت نیستند. اشیای بسیار دور از دید چشم، و نیز اشیایی که در زمانهای دوردست بوده اند و یا هنوز به وجود نیامده اند، برای چشم امکان دیدن آنها وجود ندارد. برای این که چیزی دیده شود یا صدایی شنیده شود یا چیزی لمس گردد و یا بویی به مشام برسد و یا مزه ای چشیده شود، نیاز به شرایط متعددی است. به صرف مساعد نبودن شرایط و یا ناتوانی حواس در انجام کاری و یا در قلمرو حواس نبودن موجوداتی، منطقی نیست که وجود آنها انکار شود.

حواس در انجام کارشان شبیه تور ماهی گیری هستند. تور در شرایطی می‎تواند ماهی صید کند که اولا خود شرایط ماهی گیری را در اندازه های گوناگون داشته باشد و ثانیا ماهی ها در دسترس باشند. بهترین تور ماهی گیری در صورتی که در بیابانی خشک گسترده شود، هیچ گاه ماهی صید نخواهد کرد. و یا اگر در دریای مملو از ماهی توری گسترده شود که سوراخهایی بسیار گشاد داشته باشد، هیچ ماهی ای در درون آن قرار نخواهد گرفت و هیچ صیدی به دست نمی آید. آیا می‎توان با چنین وضعیتی داوری کرد که ماهی وجود ندارد. نبودن تناسب منطقی در میان اشیا و در نتیجه، عدم ارتباط درست میان آنها، دلیل نبودن نیست.

ناوبری کتاب