نفی تصادف
ممکن است همه آنچه گفته شد و نیز امور فراوان دیگری که وجود دارد، بر این حمل شود که آنها حاصل یک تصادفند. همه به صورت ناگهانی و بدون برنامه قبلی به وجود آمده اند.
واقعیت ها و حقایق و نظم و برنامه ای را که در اداره آنها وجود دارد، چگونه باید توجیه کنیم ؟ این واقعیت ها از کجا، چگونه و با چه برنامه ای به وجود آمده اند؟ مواد آنها از کجا آمده و صورت بخش آنها چه کسی و یا چه چیزی بوده است ؟ آیا میتوان اصل آنها را نادیده گرفت و این همه را انکار کرد؟ و یا آن را به وجود آمده از سوی خود و در یک اتفاق شگفت بدانیم، بی هیچ طرح و نقشه و مهندسی، و باور کنیم که همه چیز بدون سابقه و بی سبب و بی ماده و صورتی پیشین به وجود آمده است ؟ آیا به راستی باور کردنی است که عالمی با این عظمت به وجود آید و همه چیز در مسیری تعیین شده و برای برآوردن هدفی حرکت کنند، بی هیچ طرح و طراحی و سازنده و نقشه و معماری ؟ آیا کسی باور میکند که مثلا هواپیمایی بدون تدبیر و برنامه و هدایت ساخته شود و خود تمام مسیرها و مسافران را شناسایی کند و از مبدأ سوار نماید و به مقصد برساند و به جایگاه اصلی خود بازگردد؟ آیا کسی را میتوان یافت که بپذیرد کشتی های غول پیکر اقیانوس پیما خودبه خود ساخته شوند و بدون راهنما و برنامه، خود و به صورت تصادفی همه جا را بشناسند و از مبدأ بارگیری کنند و به مقصد به حرکت درآیند؛ بی ملوان و طراح در لنگرگاهی پهلو بگیرند و به آرامی بارها و مسافران خود را پیاده کنند و هیچ مشکلی هم برایشان وجود نداشته باشد؟. آیا عقل انسانها میپذیرد که موجودات شگفت و پیچیده ای مانند انسان به وجود آید بدون این که مواد و صورت و طرح و نقشه و سازنده داشته باشد؟ چگونه میتوان پذیرفت که عالمی با این عظمت و نظم و تنوع موجودات به وجود آیند و میلیونها سال بر مداری درست به حرکت درآیند و خود تدبیر شوند، بدون داشتن مدبری چیره دست و حکیم ؟