صفحه ۷۶

در المنجد می‎خوانیم: "غال یغول غولاه: اهلکه و أخذه من حیث لایدری... اغتال اغتیالاه: اهلکه و اخذه من حیث لایدری. قتله علی غرة او من خفیة ...".المنجد، ماده غول. و در مجمع البحرین آمده است: "فتک : انتهز منه فرصة فقتله او جرحه مجاهرة او اعم". و در ماده غیل آمده: "اغتیل هو من الاغتیال و هو ان یخدعه فیذهب به الی موضع فاذا صار الیه قتله... یقال فلان قتل غیلة ای خفیة".

پس در اغتیال بردن مقتول یا مجروح در محلی مخفی و ندیدن قاتل و جارح ملاحظه شده است؛ اما در فتک دو قید مذکور ملاحظه نشده است، بلکه چه بسا مشاهده قاتل و جارح قید شده است. بنابراین هر کدام از فتک و اغتیال از جهتی اعم و از جهتی اخص می‎باشد.

اما در اصطلاح و محاورات معمولا دو کلمه مذکور مترادف می‎باشند؛ مثلا در بحارالانوار از کتاب مجالس مفید و غیره نقل شده است که: "ابن ملجم لعنه الله قتل علیا(ع) غیلة و فتکا".بحارالانوار، ج 29، ص 472؛ و ج 50، ص 168.

2 - می‎توان گفت: فتک بیشتر در مواردی استعمال شده که تأمین در کار بوده است؛ مثلا در ملاقاتی که معاویه با عایشه داشت و با او مشاجره می‎کرد، عایشه به او گفت: آیا نمی ترسی که من کسی را سر راه تو برای کشتنت بنشانم ؟ و معاویه در جواب گفت: تو در حالی که من در خانه تو و در امان تو هستم چنین کاری نمی کنی؛ زیرا از پیامبر شنیدم که فرمود: "الایمان قید الفتک".مسند احمد، ج 4، ص 92؛ و مستدرک حاکم، ج 4، ص 252 و 253 با اندک تفاوت.

ناوبری کتاب