مسلمانان را اذیت و آزار میدادند، توطئه چینی میکردند، در راه ها سلب امنیت میکردند و علنا به مقابله نظامی میپرداختند. حتی برخی از جنگ های پیامبر(ص) به قصد دفاع از قبایل غیرمسلمانی بود که هم پیمان با مسلمانان بودند. یکی از دلایل فتح مکه، نقض عهد مشرکان و جنگ آنها با قبیله بنی خزاعه - هم پیمان مسلمانان - بوده است.
بلی در بعضی تواریخ آمده است که پیامبراکرم (ص) حضرت علی (ع) را در رأس لشکری دو بار به یمن فرستادند؛ در مرتبه اول منطقه همدان، و مرتبه دوم منطقه مذحج به اسلام پیوستند.سیره حلبی، ج 3، ص 228 - 227. بر فرض صحت این نقل، در آن ذکری از جنگ و خونریزی نشده است؛ و اگر پیوستن مردم یمن با زور و ترس و اکراه میبود، قاعدتا باید درگیری نظامی و خونریزی شده باشد.
و داستان جنگ های پس از پیامبر، موضوع جداگانه ای است که باید در جای خود مورد بررسی قرار گیرد؛ و از برخی منابع استفاده میشود که امیرالمومنین (ع) با برخی از کشورگشایی ها مخالف بودند. و آنچه قطعی است مشورت با آن حضرت در مورد رفتن شخص خلیفه دوم به جبهه روم و ایران میباشد و نه اصل شروع جنگ.نهج البلاغه، کلام 134 و 146، نسخه صبحی صالح . و در مورد فتح ایران از جمله ای در نهج البلاغه استفاده میشود که دشمن قصد حمله مسلحانه داشته است و یا آن را شروع کرده بود و خلیفه دوم پیش دستی کرده و امیرمؤمنان (ع) او را در برابر این دفاع