صفحه ۵۶

خویش را از دست داده و به خاطر بی کفایتی متولیان آن، جامعه دچار هرج و مرج شده باشد. در چنین مواردی باید با حکومت یادشده مذاکره شود که همت خود را برای برقراری نظمی عادلانه به کار گیرد؛ و همه مسلمانان با رعایت مراتب امربه معروف و نهی ازمنکر موظفند برای اصلاح حکومت و جلوگیری از تضییع حقوق مهمه اقدام نمایند؛ و تحصیل قدرت در هر مرتبه از این مراتب - نظیر تشکیل احزاب و استفاده از امکانات روز - بر آنان لازم است.

طبیعی است که تشکیل حکومت انتقالی و عملکرد آن از سوی مسلمانان، نباید خارج از چارچوب عدالت و رعایت حقوق همه انسان های تحت حاکمیت باشد. به عبارت دیگر به بهانه شرایط اضطراری و لزوم پایان دادن به هرج و مرج، نباید به حقوق طبیعی و عقلایی انسان ها تعرض شود. حتی در موارد اضطرار، باید به حداقل ضرر اکتفا شود که "الضرورات تتقدر بقدرها".

و در مورد قسمت دوم سؤال، اولا: قیاس اولویت برای اثبات "عدم رضایت شارع به بی توجهی نسبت به امر مهم نظم عمومی و حکومت" در برابر "حساسیت فوق العاده شارع نسبت به سرپرستی صغار و مجانین" بحثی مجادله ای با برخی نظریات فقهی بوده است. هرچند تردیدی نسبت به ضرورت توجه به امر اجتماع و حکومت از منظر عقل و نقل وجود ندارد؛ تا جایی که قرآن کریم، هدف اصلی ارسال رسل و انزال کتب را "قیام مردم به عدالت" دانسته است: (لیقوم الناس بالقسط) .سوره حدید (57)، آیه 25.

ناوبری کتاب