صفحه ۴۰

پرسش این است که اولا: از نظر حضرتعالی اساسا مبنای اعتبار مرزهای ملی چیست ؟ و ثانیا: فرض پذیرش مرزهای ملی چگونه با حکومت دینی قابل جمع و سازگار می‎شود؟

جواب: مبنای اعتبار و مشروعیت مرزهای ملی حقوق عقلایی و مورد امضای شرع است که شهروندان یک کشور در پی توافق و قرارداد بر تعیین مرز با هم مرزهای خود، نسبت به آب و خاک و محل تولد و زندگی خود نسل به نسل پیدا کرده اند. بنابراین تعیین و اعتبار مرز ملی با دین و حکومت دینی منافاتی ندارد.

براین اساس تمام شهروندانی که یک سرزمین را به عنوان کشور و وطن خود برگزیده اند حق آب و خاک و هوای آنها محترم است. بلی در اداره کشور که مربوط به تمام مردم آن سرزمین است راهی جز رعایت انتخاب اکثریت وجود ندارد. نه به نحوی که حق اقلیت به کلی پایمال و نادیده گرفته شود، بلکه به نحوی که حتی الامکان بین حق اقلیت و حق اکثریت جمع شود، و در صورت عدم امکان جمع و لزوم تقدیم حق اکثریت باید ترتیبی داده شود که حق اقلیت کمتر تضییع گردد.

لازم به ذکر است که در کشورهایی که اقلیت هایی - مذهبی یا غیرمذهبی - وجود دارد، هرچند آنان حق دارند در منطقه ای خاص تجمع کرده و استقلال در حاکمیت پیدا کنند، ولکن در شرایط کنونی دنیا چون احقاق این حق همگام با احقاق حق اکثریت ممکن نیست - زیرا احقاق حق اقلیت مستلزم تجزیه کشورها و بالتبع تفویت و تضییع مصالح کل کشور و متضرر شدن اکثریت و در برخی موارد حتی

ناوبری کتاب