این فرمایش، مراد از "هذا الامر" حاکمیت است، و مراد از "أعلمهم بأمرالله فیه" اعلمیت نسبت به احکام الهی مرتبط با حاکمیت، و مراد از "أقواهم علیه" توانمندی های لازم است که باید در شخص حاکم برای اداره جامعه و اجرای قوانین و احکام شریعت، وجود داشته باشد. البته ظاهر کلام حضرت ناظر به آن زمان - که زمان ظهور معصوم (ع) است - میباشد که حاکمیت در یک شخص متمرکز بوده و آن شخص امام معصوم (ع) است. اما با یک تأمل دقیق میتوان دریافت که این دو شرط در مجموعه حاکمیت اعم از فرض تمرکز یا تفکیک قوا لازم و معتبر است.
از این رو در فرض تفکیک قوا نیز هرچند رئیس حوزه اجرا شرط فقاهت ندارد ولی باید فقیه متصدی حوزه افتاء نسبت به احکام مرتبط با حاکمیت از دیگران اعلم باشد. و تشخیص اعلمیت وی از طرق معتبره ای است که مرجع تقلید جامع شرایط به واسطه آن شناخته میشود؛ و تعیین او به عنوان جزئی از قوای حاکم که فتوایش اعتبار قانونی دارد با رأی اکثریت مردم است که او را از طرق معتبره اعلم تشخیص داده اند و دارای مقبولیت بیشتری است. و طریقه انتخاب او از سوی مردم نیز میتواند - بر حسب آنچه قانون معین میکند - مستقیم یا غیر مستقیم باشد.
و در صورت شورایی بودن حوزه افتاء - مرکب از فقهای آگاه به مسائل حاکمیت - نظر فقهی تخصصی آن شورا چه بسا طریقیت بیشتری به واقع داشته باشد - به ویژه اگر شخص اعلم نیز در میان آنان