برگردد و بی توجهی به آنها امنیت و فرهنگ جامعه را دچار آسیب کند دخالت میکند؛ اما از دخالت در جزئیات و اموری که احیانا جنبه سلیقه ای دارد، باید اجتناب کند.
ج - معیار دیگر دینی بودن یک نظام سیاسی این است که احکام فرعی و عملی دین که بخش سوم از مجموعه دین است در سه مرحله قانون گذاری، اجراء و قضاوت، محور و مدنظر باشد. البته این سه ویژگی که از وظایف اساسی یک نظام سیاسی دینی است بر اساس میثاق مردم با حاکمیت دینی، معقول و مشروع و عملی میباشد. یعنی تا وقتی که اکثریت مردمی که انتخاب کننده حاکمیت خود هستند، مسلمان و خواهان عمل به قوانین اسلامی و تحقق ارزش های اخلاقی در حاکمیت باشند؛ اما اگر اکثریت مردم مسلمان نباشند یا به هردلیل خواهان عمل به قوانین اسلامی و تحقق ارزش های دینی نباشند، حکومت شرعا و عقلا حق ندارد با اعمال زور و اکراه، قوانین و ارزش های دینی را به عمل درآورد.
این امر از آیاتی همچون: (لا اکراه فی الدین) سوره بقره (2)، آیه 256. و (لست علیهم بمصیطر) سوره غاشیه (88)، آیه 22. و نظایر آن، و نیز از سیره پیامبراکرم (ص) و حضرت امیر(ع) و سایر امامان (ع) به خوبی فهمیده میشود.
[تصدی امور توسط فقیهان، هدف یا مقدمه ؟]
پرسش چهارم: با تحول دولت و پیدایش ساز و کارهای جدید برای قانون گذاری و اجرای قانون، آیا با وجود فرض های دیگر برای تضمین اجرای