[پاسخ به دو اشکال ]
ج - با این همه، دو اشکال در اینجا به ذهن میآید؛ اشکال اول مربوط به اصل انتخاب است، و اشکال دوم مربوط به تقدیم حق و انتخاب اکثریت بر حق و انتخاب اقلیت.
[1 - تفویض امور غیر مجاز]
اما اشکال اول این است که چگونه اموری را که مردم حق دخالت و تصرف در آنها را ندارند میتوانند به حاکم منتخب خود محول کنند، نظیر قضاوت، اجرای حدود و قصاص و تعزیرات، ولایت بر صغار، جهاد ابتدایی، تصرف در انفال و نظایر آنها؛ بلی اموری که مردم شخصا حق تصرف و دخالت در آن را دارند نظیر کیفیت اداره جامعه، کیفیت توزیع اموال خود، کیفیت دفاع از خود و منافع و مصالح خود و نظایر اینها را میتوانند به حاکم مورد قبول خود محول نمایند.
در پاسخ به این اشکال میتوان گفت: در تکالیف اجتماعی مانند موارد فوق الذکر، خطابات قرآن و سنت از نوع تکالیف فردی نظیر (أقیموا الصلاة) نیست که عام استغراقی باشد ولی هرفرد مستقلا مخاطب به آن باشد، بلکه عام مجموعی است به این معنا که مخاطب، هرفرد به عنوان جزئی از مجتمع است. در این گونه خطابات هرفردی از آن جهت که جزئی از مجتمع است مخاطب قرار میگیرد و درحقیقت همه افراد مجتمعا نه منفردا مخاطب میباشند. لازمه این