صفحه ۱۳۷

و محرمات نیز نیست و ربطی به موضوع تعزیر ندارد. ولکن در پاسخ می‎توان گفت بر فرض پذیرش این برداشت از روایت، مستفاد از آن به طور اجمال جواز تعزیر حداقل نسبت به کسی است که تشریع نموده است.

نکته دوم: این که آیا تعزیر واجب است همان گونه که اجرای حدود نیز واجب است ؟

هرچند مستفاد از بسیاری روایات و کلمات اصحاب، در موارد خاصی که جواز آن با نص خاص ثابت باشد وجوب تعزیر است، ولکن ظاهرا بحث در وجوب تعزیر مفید فایده ای نباشد؛ زیرا بعد از ثبوت اصل جواز آن فی الجمله در مواردی خاص، چنانچه شخص گناهکار قبل از ثبوت گناه نزد حاکم، توبه کند تعزیر ساقط می‎شود؛ و شاید بتوان گفت با توجه به اصل اولی عدم ولایت انسان ها بر یکدیگر الا ما خرج بالدلیل، قدر متیقن جواز یا وجوب تعزیر موردی است که گناهکار قبل از ثبوت آن نزد حاکم توبه نکرده باشد؛ پس در موارد توبه ممکن است تعزیر جایز نباشد. و حتی اگر شبهه توبه و احتمال آن نیز در بین باشد به مقتضای روایت معروف پیامبراکرم (ص) که فرمودند: "ادرئوا الحدود بالشبهات"وسائل الشیعة، ج 18، باب 24 مقدمات الحدود. تعزیر ساقط می‎شود؛ اعم از این که مربوط به حقوق الهی باشد یا حقوق مردمی. همچنین نسبت به حقوق الهی اگر گناه شخص با اقرار نزد حاکم جامع الشرائط ثابت شود نه با بینه، حاکم در صورت صلاحدید می‎تواند او را عفو نماید. و در مورد حقوق مردمی در صورتی که صاحب حق عفو کند، حاکم اسلامی نیز می‎تواند او را عفو کند.

ناوبری کتاب