انسانیت انسان منشاء اعتبار آنها میباشد. و طبعا اگر این گونه حقوق به رسمیت شناخته شود و انسان ها از آنها بهره مند گردند عدالت در این جهت تأمین خواهد شد.
متون دینی نیز که هدف آنها هدایت بشر و تأمین عدالت است با چنین حقوقی که ناشی از مصالح ذاتی انسان ها و متکی به انسانیت انسان میباشد علی الاصول تعارضی نخواهد داشت. بلی ممکن است بعضی متون روایی غیر معتبر یا بعضی برداشت ها از متون معتبر و قطعی، با این گونه حقوق در تعارض باشد؛ که در این موارد با رد فروع بر اصول و مقیاس قرار دادن محکمات قرآن و سنت و عقل، آنچه حق است به دست میآید.
و ثالثا: قائل به أصالة الحظر بودن با حقوق اساسی که به کرامت ذاتی انسان ها مربوط است، منافاتی ندارد؛ زیرا بنابر جهان بینی الهی مبدأ تمام موجودات و از جمله انسان و حقوق ذاتی و فطری او، خدای متعال است. و از آیات و روایات متعددی - که در رساله حقوق به آنها اشاره شده است - استفاده میشود که خدای متعال انسان را بدون ملاحظه عقیده و فکر آنها از نظر انسانیت دارای حقوقی میداند، و آیه شریفه (و لقد کرمنا بنی آدم...) سوره اسراء (17)، آیه 70. و آیات و روایات مشابه آن اشاره به این مطلب است.
و أصالة الحظر مربوط به رتبه قبل از اعطای حقوق از سوی خداوند به بندگان است؛ یعنی اگر خداوند این کرامت ذاتی و شرافت را برای انسان ها قرار نداده بود، حقوق ناشی از آن نیز اعتبار نمی شد.