همچنین به شریح دستور دادند: "هنگام قضاوت مساوات بین متهمین را در نگاهت و صحبتت و جایگاه آنها مراعات کن... ." همان، باب 1 از ابواب آداب القاضی، حدیث 1.
و پیامبراکرم (ص) در رابطه با فاطمه مخزومی - که مرتکب سرقت شده بود و به دادگاه احضار شد، و اسامة بن زید که فرزند شهید و مورد احترام پیامبراسلام (ص) بود برای او نزد آن حضرت وساطت نمود - فرمودند: "همانا هلاک شدند کسانی که پیش از شما بودند به خاطر اینکه هرگاه شریفی دزدی میکرد رهایش میکردند و هرگاه ضعیفی مرتکب سرقت میشد بر او حد جاری میکردند... ." آنگاه حضرت فرمودند: "به خدا قسم اگر فاطمه دختر محمد نیز سرقت کرده بود به یقین دست او را قطع میکردم." صحیح مسلم، کتاب الحدود، باب 2 فی قطع السارق الشریف و غیره، ص 575، شماره 1688.
همچنین در نامه امیرالمؤمنین (ع) به یکی از فرماندارانش که اموالی از بیت المال را به ناحق برداشته بود آمده است: "به خدا سوگند اگر حسن و حسین این کار را کرده بودند هیچ هواخواهی و مسامحه ای از ناحیه من دریافت نمی کردند و در اراده من اثری نمی گذاردند تا آنگاه که حق را از آنان بستانم و باطل را از دامن آنان زایل نمایم." "والله لو ان الحسن و الحسین فعلا مثل الذی فعلت ما کانت لهما عندی هوادة و لاظفرا منی بارادة حتی آخذ الحق منهما و أزیح الباطل عن مظلمتهما"؛ نهج البلاغه صبحی صالح و عبده، نامه 41؛ و نیز در این رابطه ر،ک : مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج 3، ص 297.