صفحه ۷۹

نصیحت و خیرخواهی در حضور و غیاب است، و هرگاه شما را خواندم اجابت نموده و دستوراتم را اجرا نمایید." "... و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعة و النصیحة فی المشهد و المغیب والاجابة حین ادعوکم، والطاعة حین آمرکم"؛نهج البلاغه عبده، خطبه 34.

و همچنین فرموده اند: "به طور منافقانه و تصنعی با من رفتار نکنید، و گمان مبرید مورد حقی که به من پیشنهاد می‎شود برایم سنگین باشد و یا درپی بزرگ ساختن خویش باشم؛ زیرا کسی که شنیدن حق و یا عرضه عدالت بر او برایش مشکل باشد عمل به آن دو برایش مشکل تر است. بنابراین گفتن سخن حق و یا مشورت عدالت آمیز خودداری نکنید؛ زیرا من (شخصا به عنوان یک انسان) خویش را فوق اشتباه و خطا نمی پندارم و از آن در کارم ایمن نیستم، مگر اینکه خدا مرا به قدرت خویش حفظ نماید." "و لاتخالطونی بالمصانعة، و لاتظنوا بی استثقالا فی حق قیل لی، و لاالتماس اعظام لنفسی، فانه من استثقل الحق أن یقال له اوالعدل أن یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه فلا تکفوا عن مقالة بحق او مشورة بعدل، فانی لست فی نفسی بفوق أن أخطی و لا آمن ذلک من فعلی الا أن یکفی الله من نفسی ما هو املک به منی"؛ نهج البلاغه صبحی صالح و عبده، خطبه 216.

بنابراین از جمله حقوقی که حکومت صالح و والیان و کارگزاران چنین حکومتی بر مردم خویش دارند این است که دائما مورد خیرخواهی و نصیحت مردم قرار گیرند و آنچه خیر و صلاح است به آنها تذکر داده شود، و در آنچه خلاف دستور خدا نبوده و مطابق قوانین و تعهدات متقابل است از آنها اطاعت کنند و در انجام وظایف شرعی و

ناوبری کتاب