به قدرت حاکمیت، و همچنین تفکیک قوای حاکمیت و عدم تمرکز آنها در یک نفر یا چند نفر ثابت و معین، و نیز محدود نمودن زمان حاکمیت حاکمان و پاسخگو بودن آنان خواهد بود.
مبانی فقهی نظارت مردمی و دخالت مردم در مشروعیت حاکمیت دینی در زمان غیبت در جلد اول کتاب "ولایة الفقیه"، و نیز موضوع تفکیک قوا و تحزب در اسلام در سایر نوشته ها و مصاحبه های اینجانب که برخی از آنها در جلد اول کتاب "دیدگاهها" جمع آوری شده، بیان گردیده است.
حق تعیین سرنوشت
از اولین حقوق مسلم انسان ها حق تعیین سرنوشت است؛ و فردفرد جامعه حق دارند نوع حکومت و کارگزاران آن را خود انتخاب نمایند و آنها را ملزم کنند که در چارچوب قوانینی که مستقیما به تأیید آنها رسیده (قانون اساسی) و یا قوانینی که نمایندگان آنان به تصویب میرسانند عمل کنند. مردم حق دارند نسبت به کارگزاران و زمان تصدی آنها و نیز کیفیت حاکمیت، و جایگزین کردن افراد دیگر، و یا تعویض قانون، راهکار مشخص نمایند؛ که در زمان ما این حق مردم از طریق برگزاری انتخابات آزاد اعمال میشود. البته بر مردم هم لازم است ملاکهای عقلی و شرعی را در انتخاب خود لحاظ کنند.
در کتاب "دراسات فی ولایة الفقیه" ادله متعددی برای اثبات حق