این راه در عمل چندان موفق و مؤثر نمی باشد؛ زیرا کسی که در قدرت و حاکمیت است به آسانی راههای شرعی کردن کارهای خود را هموار میکند و میتواند شرایط و صفات ذکر شده را با تشخیص خود و یا گروهها و نهادهایی که وابسته به قدرت و حاکمیت هستند و مسئول احراز آن شرایط و صفات میباشند، احراز شده تلقی نماید.
اضافه بر این بر فرض وجود سلامت نفس و وجود شرایط ذکرشده در حاکمان، امکان خطاهای بزرگ که منجر به تضییع حقوق مردم و ظلم بر آنان به نام عدالت میشود همیشه وجود دارد، و چه بسا مظالمی که با بودن تقوا و عدالت در حاکمان به نام عدالت و خدمت به شکل قانونی اعمال گردد.
از سوی دیگر امکان دارد انسان باتقوا بر مسند قدرت قرارگیرد اما ناخودآگاه و حتی با حسن نیت تحت تأثیر قدرت قرار گرفته و استبداد را پیشه حکومت کند، همان گونه که حضرت علی (ع) میفرمایند: "من ملک استأثر" نهج البلاغه صبحی صالح، قصار 160. یعنی کسی که صاحب قدرت میشود به استبداد و خودمحوری کشیده میشود.
از این رو بهترین و مؤثرترین راه جلوگیری از سوءاستفاده حاکمیت ها از حق و به نام حق، راه دوم یعنی مکانیزمهای بیرونی است؛ و آن نهادینه نمودن نظارت مردمی و تأمین آزادیهای سیاسی و فکری در قالب احزاب و جمعیت های قانونی و نشریات و رسانه های غیروابسته