صفحه ۱۴

حقیقی و تکوینی است. یعنی به یقین از خداوند تکوینا کار حسن و عدل صادر می‎شود و قطعا کار قبیح از او صادر نخواهد شد؛ زیرا او عالم مطلق، قادر مطلق و حکیم مطلق است.

منشاء حقوق

انسان دارای خواسته های ویژه خود می‎باشد که با توجه به اراده و اختیاری که فطرتا در نهاد او قرار داده شده به نظر بدوی و ابتدایی می‎تواند آنها را در عرصه زندگی خود به هرگونه دلخواه تحصیل نماید؛ ولی از آنجا که او طبیعتا موجودی مدنی و اجتماعی است، به عنوان جزئی از پیکر اجتماع بشری با جامعه انسانی عجین و آمیخته شده و زندگی فردی و اجتماعی او دو چهره گوناگون حیات وی گردیده است؛ دو چهره ای که هرکدام ضرورتهای خاصی را طلب می‎نماید. آنچه بیشتر در مقام اعتبار حقوق لازم است مورد عنایت قرار گیرد توجه دو سویه به ضرورتهای این دو چهره فردی و اجتماعی انسان می‎باشد. و این توجه دو سویه به نحو شایسته و چنان که باید ممکن نیست، مگر اینکه منشاء پیدایش حقوق که براساس آن فردی دارای "حق" می‎گردد به خوبی شناسایی گردد.

در این رابطه مکاتب و گرایش های مختلفی وجود دارد که این مختصر گنجایش بیان و نقد آنها را ندارد. از یک سو نظریه حقوق طبیعی با رویکردهای مختلفی که در آن وجود دارد به تبیین خاستگاه

ناوبری کتاب