مکلف به کاری که مأمور به انجام آن باشد نیست.
در این رابطه حضرت امیر(ع) فرموده: "هیچ حقی برای کسی ثابت نمی شود مگر اینکه متقابلا وظیفه ای بر دوش او گذاشته میشود، و هیچ وظیفه ای بر دوش کسی ثابت نمی شود مگر اینکه متقابلا حقی برای او ثابت میگردد. و اگر به فرض برای کسی حقی ثابت باشد که در قبال آن وظیفه ای نداشته باشد، او تنها خداوند سبحان خواهد بود." "لایجری لاحد الا جری علیه و لایجری علیه الا جری له، و لو کان لاحد أن یجری له و لایجری علیه، لکان ذلک خالصا لله سبحانه"؛ نهج البلاغه صبحی صالح و عبده، خطبه 216.
البته خداوند از روی فضل و رحمت گسترده ای که دارد، نه تنها هیچ گاه فیض و رحمت خود را از بندگان دریغ نداشته بلکه آن را بر خود ضروری و لازم میشمارد. در قرآن کریم آمده است: "پروردگار شما رحمت را بر خود فرض و مکتوب نموده است." (کتب ربکم علی نفسه الرحمة)؛ انعام (6): 54. تمام موارد پاداشهای الهی نیز از همین نمونه میباشد. و از همین نمونه است این آیه شریفه: "نصرت مؤمنین حقی است بر ما." (و کان حقا علینا نصرالمؤمنین)؛ روم (30): 47.
و اگر در تعبیرات فلاسفه و متکلمین دیده میشود که مثلا عدل و لطف به بندگان بر خداوند واجب است و کار قبیح و ظلم بر او حرام میباشد، منظور آنان وجوب و حرمت اعتباری مانند تکالیف نیست که کسی برای خداوند تکلیفی معین کرده باشد؛ بلکه وجوب و حرمت