صفحه ۱۲

2 - واقعیت و تحقق اشیاء که از نظر عقل و شرع مطلوب و پسندیده می‎باشد. حق به این معنا هم مصداق "حق" به معنای حقیقی، و هم مصداق "حق" به معنای اعتباری آن می‎باشد.

3 - مطلق قضایا و گزاره هایی که واقع عینی و خارجی با آنها مطابقت دارد؛ اعم از قضایای ذهنی، لفظی و کتبی. یعنی هر اعتقاد و صورت ذهنی و یا گفتار و نوشتاری که ما بازاء عینی و خارجی داشته باشد اگر مطابقت خارج و واقع با آن قضیه در نظر گرفته شود آن قضیه را "حق" می‎نامند؛ چنان که به لحاظ مطابقت آن قضیه با خارج و واقع آن قضیه را "صادق" می‎گویند.

رابطه حق و تکلیف

آنچه در اینجا مورد نظر است حقوق اعتباری است که براساس وضع و قرارداد برای افراد اجتماع ثابت می‎گردد، و متقابلا آن کسی که حق بر عهده اوست مکلف خواهد بود. بنابراین هرکجا حقی برای کسی ثابت گردید حتما تکلیفی را بر عهده دیگری به همراه خواهد داشت؛ و کسی که به نفع او حقوقی بر عهده دیگران اعتبار شده معمولا دیگران نیز حقوقی بر عهده او دارند؛ بنابراین حق و تکلیف بین افراد متبادل و متلازم می‎باشد.

تنها در مورد خداوند متعال است که حق بدون تکلیف قابل فرض و قبول می‎باشد؛ یعنی او بر بندگان خود حقوقی دارد ولی در مقابل،

ناوبری کتاب