مشخص کند که عمره است یا حج، عمره تمتع است یا عمره مفرده، حج تمتع است یا افراد یا قران، حجة الاسلام است یا مثلا حج نذری یا نیابتی یا مستحبی.
(مسأله 166) در اصل نیت، گفتن به زبان یاخطور دادن و گذراندن در دل لازم نیست؛ بلکه مانند سایر عبادات وجود انگیزه و داعی در اعماق دل کافی است. و در تعیین خصوصیات عمل بنابر احتیاط آنها را در دل خطور دهد و یا بر زبان جاری کند.
(مسأله 167) در نیت احرام معتبر نیست که تصمیم داشته باشد همه محرمات و تروک احرام را از اول تا آخر ترک کند؛ بلکه بسا شخص محرم در حال نیت به محرمات احرام توجه ندارد. پس همین اندازه که قصد عمره یا حج کند و اولین عمل آن را که گفتن لبیک است به قصد عمره یا حج انجام دهد احرام محقق میشود؛ یعنی با این کار خود و اعضا و جوارح خود را اعتبارا در حریم محترم خدایی وارد کرده است؛ و لزوم اجتناب از محرمات از آثار و احکام شرعیه آن میباشد. و در حقیقت احرام یک امر اعتباری است که به وسیله گفتن "لبیک" محقق میشود. آری اگر در حال احرام به محرمات احرام توجه کند وتصمیم داشته باشد محرماتی را که باطل کننده عمره و حج است - مانند نزدیکی کردن با زن - انجام دهد، لازمه آن عدم نیت عمره و حج است و از این جهت احرام و عمره یا حج او باطل است. و اگر فرضا معنای "احرام" حرام کردن محرمات احرام باشد، برگشت آن به انشاء تحریم "انشاء تحریم" یعنی حرام نمودن چیزی را برخود. آنهاست نه تصمیم و عزم بر اجتناب از آنها؛ و انشاء کار آسانی است. بنابراین اگر در حال احرام مثلا تصمیم داشته باشد بعضی از محرمات را که موجب بطلان عمره و حج نیست - مانند سوار شدن در اتومبیل سقف دار یا هواپیما - انجام دهد به