صفحه ۳۹۱

33 - "حدیبیه": محلی است در سمت شمال غربی مکه معظمه و یکی از حدود چهارگانه حرم خداست.

34 - "حرم و حد آن": حدود چهارگانه حرم در پاورقی مسأله «76» بیان شده است.

35 - "حنوط": مالیدن کافور بر مواضع سجده میت.

36 - "حائض": زنی است که در ایام قاعدگی می‎باشد.

"خ"

37 - "خالی از وجه نیست": در جایی گفته می‎شود که مرجع، در مرز فتوا دادن می‎باشد ولی فتوای قطعی نمی دهد.

38 - "خالی از قوت نیست": در حکم فتوا دادن مرجع است و مقلد باید به آن عمل نماید.

39 - "خالی از اشکال نیست": نشانه نداشتن فتوای قطعی مرجع می‎باشد؛ در این گونه موارد، مقلد مخیر است بین عمل به احتیاط و یا رجوع به فتوای مرجع دیگری با شرایطش.

40 - "خلاف شأن": شأن، همان مجموعه حیثیت شخصی و اجتماعی یک فرد است، و خلاف آن یعنی: مراعات نکردن حیثیت ذکر شده.

41 - "خراج عراقین": "خراج" نوعی مالیات بوده است که حکومتهای اسلامی از اقشار خاصی می‎گرفته اند و "عراقین" یعنی: عراق عرب و عجم.

42 - "خطور دادن به قلب": توجه نمودن به چیزی در قلب و مجسم نمودن آن در ذهن.

43 - "خزامی": سبزی صحرایی خوشبویی است.

"د"

44 - "درمنه": سبزی صحرایی خوشبویی است.

ناوبری کتاب