در اداره زندگی خود و عائله اش به آن نیاز دارد و زائد بر مقدار نیاز نمی باشد واجب نیست آن را به مصرف حج برساند و از این ناحیه مستطیع نمی شود. ولی اگر با تبدیل آن مخارج حج تأمین میشود و به آبرو و شأن و زندگی آینده او نیز لطمه ای وارد نمی شود در این صورت باید تبدیل کند و به حج برود.
و اگر برای آینده خود، پول و ملک و سرمایه و محل کسب ندارد ولی قدرت بر کار و صنعت مناسب خود دارد، و یا کارمند اداره یا مؤسسه ای میباشد و درآمد او کفاف زندگی او را میدهد، در این صورت با داشتن هزینه سفر و حج و مخارج عائله اش در وقت حج - هر چند به صورت ملک باشد - مستطیع میشود و باید ملک را بفروشد و به حج برود.
(مسأله 51) اگر باغ یا ملک یا کارخانه ای دارد که فعلا درآمدی ندارد و قیمت آن برای سفر حج کافی است، ولی اطمینان دارد که در سالهای آینده درآمد دارد و او نیز راهی برای زندگی جز درآمد آن نخواهد داشت، در این صورت حج بر او واجب نمی باشد.
(مسأله 52) کسی که از راه کسب یا غیر آن مخارج رفت و برگشت و مخارج عائله خود را در وقت حج دارد، و پس از برگشت، مقداری از مؤونه زندگی خود را از درآمد کسب یا منبر یا تدریس و بقیه آن و یا حتی همه آن را از وجوه شرعیه تأمین میکند، اگر بدون مشقت و منت اداره میشود بنابراحتیاط واجب باید به حج برود؛ هرچند کافی بودن آن از حجة الاسلام خالی از اشکال نیست، پس اگر بعدا متمکن شد بنابر احتیاط واجب حج رااعاده کند. همچنین است اگر میداند دیگران او و عائله اش رابدون منت وذلت از راه نذورات و تبرعات اداره میکنند.