حج از او ساقط نمی شود، ولی بخشش او صحیح است.
(مسأله 38) کسی که استطاعت رفتن به حج دارد، نمی تواند پول حج را به مصرف غیر حج برساند و خود را از استطاعت بیندازد؛ هر چند مصرف شرعی مهمی باشد. و اگر مصرف کرد باید به هرگونه شده به حج برود.
(مسأله 39) با وجوه شرعیه مثل سهم امام و سهم سادات که به انسان به اندازه نیاز سالیانه پرداخت میشود، استطاعت حاصل نمی شود؛ ولی با گرفتن زکات از سهم سبیل الله برای حج استطاعت حاصل میشود.
(مسأله 40) اگر کسی مستحق شرعی زکات یا خمس باشد و از راه آنها زندگی میکند و تصادفا از منافع و ثمرات آنها مستطیع شود، باید به حج برود.
(مسأله 41) اگر کسی شک کند مالی که دارد به اندازه استطاعت حج هست یا نه، بنابر احتیاط واجب باید تحقیق کند؛ و فرقی نیست در وجوب تحقیق احتیاطا، بین اینکه مقدار مال خود را نداند یا مقدار مخارج حج را.
(مسأله 42) میزان در وجوب حج، استطاعت از جایی است که فعلا در آنجا میباشد. پس اگر کسی در وطن خود میباشد و در آنجا مستطیع نیست حج بر او واجب نیست؛ هر چند مال به مقدار حج میقاتی در "حج میقاتی" تامین هزینه سفر حج از یکی از میقاتها محاسبه میشود؛ در برابر"حج بلدی" که هزینه سفر حج از شهر محل سکونت شخص حساب میشود. داشته باشد. ولی اگر برای کاری به میقات رفت یا مثلا برای تجارت به جده رفت و در آنجا استطاعت حج را با همه شرایط آن پیدا کرد، حج بر او واجب میشود و از حجة الاسلام کفایت میکند.
(مسأله 43) در مستطیع شدن فرقی نیست بین اینکه در