صفحه ۴۶۰

شخص ثالث، ازدواج او با شخص ثالث محکوم به صحت است، ولی اگر مادر خودش می‎داند که زنا واقع شده ازدواج او با زانی صحیح نیست و باید جدا شود.

(سؤال) بیست سال پیش اموال شخصی که از دنیا رفته بود بین ورثه آن مرحوم که همگی بالغ بودند تقسیم گردید و به امضای وراث رسید. در زمان این تقسیم نامه یکی از دخترهای آن مرحوم ازدواج نکرده بود، لذا بدون این که ذکری از جهیزیه به میان بیاید دو قطعه زمین کوچک به وی تعلق گرفت مشروط بر این که ده هزار تومان به بقیه ورثه پرداخت کند. پس از چندی بعضی از وراث کمک کرده و مقداری از جهیزیه را تهیه کردند. اکنون که بیست سال از تقسیم ارث گذشته، برخی از ورثه یک قطعه زمین از زمین های وی را تصرف کرده اند با این استدلال که "ما دو قطعه زمین به تو دادیم که خودت جهیزیه تهیه کنی و حالا که جهیزیه ات را ما تهیه کرده ایم، یک قطعه زمین از ماست، علاوه بر این که آن ده هزار تومان سابق را هنوز پرداخت نکرده ای"؛ اما دختر به این امر رضایت نداده و می‎گوید: "جهیزیه را به قیمت روز به شما باز پس می‎دهم، اما زمین از خودم باشد". لطفا نظر شرع مقدس را در این خصوص بیان فرمایید؟

(جواب:) چنانچه در فرض مذکور، سایر ورثه مازاد بر سهم الارث دختر کوچک تر را به او بخشیده اند و زمین مذکور نیز در اختیار او قرار گرفته باشد آن زمین مانند مقداری که در مقابل مبلغی به او تملیک کرده اند ملک او خواهد شد و چنانچه بعدا برای او جهیزیه بخرند نمی توانند بدون اجازه او زمین را عوض آن تملک کنند هرچند انگیزه آنان از هبه مذکور تأمین جهیزیه او بوده است، مگر آن که ثابت شود بخشش آنان مشروط به شرطی بوده است که در این صورت پس از تخلف شرط، حق فسخ هبه را دارند و در هر صورت چنانچه جهیزیه را به درخواست صریح یا ضمنی او بدون قصد مجانیت خریده اند پول آن را از او طلبکارند و بنابر احتیاط واجب او باید به میزان ارزش فعلی با آنان مصالحه کند و همچنین ده هزار تومانی را که به سایر ورثه بدهکار است، اگر در پرداخت آن کوتاهی کرده، احتیاطا به ارزش فعلی با آنان مصالحه کند و بهتر، بلکه احتیاط آن است که در اصل مسأله نیز با آنان مصالحه کند و در صورت نزاع در مسأله شخصی باید به قاضی جامع الشرایط رجوع شود.

ناوبری کتاب