برخی از علمای اهل سنت "مخطئه" میباشند؛ یعنی میگویند: حکم الله واقعی در هر موضوعی برای همه یکسان است و ممکن است مجتهد در استنباط خود به آن برسد و ممکن است خطا کند و لذا گفته اند: "للمصیب أجران و للمخطئ أجر واحد"؛ یعنی برای کسانی که به واقع رسیدند دو اجر است و برای آنهایی که نرسیدند، یک اجر میباشد.
فتوای یک مجتهد برای مجتهدین دیگر حجت نیست و ممکن است علم به اشتباه و خطای او پیدا کند و به خاطر اختلاف در مبانی اصولی و نیز اختلاف ساختار ذهنی افراد، نتواند دیگری را قانع کند. در این صورت نزاع و درگیری به مصلحت نیست، ولی دوستانه هر کسی ادله خود را تذکر میدهد و استظهار خود را از آیات و روایات مربوطه، به دیگری یاد آوری میکند. اما نمی تواند فهم خود را به او تحمیل کند. هر کسی در فهمیدن مطالب علمی آزاد است و فهم و استنباط دیگری برای او حجت نیست، هرچند چهارچوبه استنباط آنها یکسان یا قریب به هم میباشد. برای اطلاع بیشتر از مسائل اجتهاد و تقلید میتوانید به جلد دوم کتاب این جانب "دراسات فی ولایة الفقیه" یا ترجمه آن، از فصل چهارم به بعد مراجعه کنید.
(سؤال) اگر کسی به لحاظ معرفتی و سلوک عرفانی فانی ذات شود، دیگر چه نیازی به تقلید در احکام دارد؟ چون عده ای معتقدند کسی که به این مقام میرسد باب های علوم بر او گشوده میشود. در این صورت آیا در مورد احکام شرعی باید مقلد باشد؟
(جواب:) سلوک عرفانی و معرفتی ارتباطی به فقه و احکام عملی اسلام ندارد و باید انسان یا خودش متخصص و مجتهد فقه برای به دست آوردن مسائل باشد و یا از متخصص و مجتهد تقلید کند و یا به احتیاط عمل نماید.
تجزی در اجتهاد
(سؤال) آیا کسی که به مرحله ای رسیده است که میتواند بعضی مسائل شرعی را از ادله آنها استنباط کند میتواند تقلید کند؟
(جواب:) هر کسی در هر مسأله ای شرعی به درجه اجتهاد رسیده باشد، در آن مسأله نمی تواند از دیگری تقلید کند.