صفحه ۱۵

صحت نظر متخصص - هرچند بخاطر اعتماد به تخصص او - مطمئن نشوند و سکون نفس پیدا نکنند به او رجوع نمی کنند. در مسائل فرعی دین نیز رجوع به مجتهد جامع الشرائط برای تعلم و یادگیری احکام از فرد آگاه و خبیر است که به خاطر تخصص به گفته اش اطمینان پیدا می‎شود، نه تبعیت کورکورانه از او.

(سؤال) در خود تقلید کردن، آیا شخص باید تقلید کند؟ آیا این بخش از شرایط مرجع و مقلد در ابتدای رساله شما فقط بیان نظرات شماست یا الزام آور برای مقلدین شما هم می‎باشد؟

(جواب:) اصل تقلید، تقلیدی نیست، بلکه سیره عقلا در هر زمان و مکانی چنین است که جاهل نسبت به هر موضوعی به کارشناس آن موضوع مراجعه می‎کند و فقها کارشناسان و متخصصین فقه می‎باشند. عقلا نیز در هر کار مهمی به کارشناس مراجعه می‎کنند که از دیگران بهتر و عالم ترند. احکام دین از امور مهم است، پس قهرا مطابق سیره عقلا باید به فقیه اعلم مراجعه شود. و آنچه راجع به شرایط تقلید در رساله ذکر شده است نظر این جانب بوده و برای مقلدین عمل به آن لازم است.

(سؤال) آیا عمل و اعتنا به حکم و فتوای فقهی و شرعی توسط ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط در زمان حیات وی فرض و واجب است، یا زمان مماتش نیز لازم الاتباع است ؟

(جواب:) جواز عمل به فتوای مجتهد، مختص به زمان حیات وی است، ولی کسانی که در زمان حیات وی از او تقلید کرده اند با شرایطی می‎توانند بعد از آن نیز به آن عمل کنند. البته نفوذ و ثبات حکم قضایی حاکم جامع الشرایط و یا منصوبین ولایتی او اختصاص به زمان حیات وی ندارد.

(سؤال) به چه دلیل بعضی می‎گویند: در تقلید، اعلمیت شرط نیست ؟ و دلیل بر تقدم اورع بر اعلم چیست ؟

(جواب:) آنها دلیل هایی دارند، مانند اطلاق ادله جواز رجوع به فقیه، حرجی بودن تقلید اعلم، سیره متشرعه و ارجاع ائمه (ع) به غیر اعلم که این دلیل ها در

ناوبری کتاب