صحت نظر متخصص - هرچند بخاطر اعتماد به تخصص او - مطمئن نشوند و سکون نفس پیدا نکنند به او رجوع نمی کنند. در مسائل فرعی دین نیز رجوع به مجتهد جامع الشرائط برای تعلم و یادگیری احکام از فرد آگاه و خبیر است که به خاطر تخصص به گفته اش اطمینان پیدا میشود، نه تبعیت کورکورانه از او.
(سؤال) در خود تقلید کردن، آیا شخص باید تقلید کند؟ آیا این بخش از شرایط مرجع و مقلد در ابتدای رساله شما فقط بیان نظرات شماست یا الزام آور برای مقلدین شما هم میباشد؟
(جواب:) اصل تقلید، تقلیدی نیست، بلکه سیره عقلا در هر زمان و مکانی چنین است که جاهل نسبت به هر موضوعی به کارشناس آن موضوع مراجعه میکند و فقها کارشناسان و متخصصین فقه میباشند. عقلا نیز در هر کار مهمی به کارشناس مراجعه میکنند که از دیگران بهتر و عالم ترند. احکام دین از امور مهم است، پس قهرا مطابق سیره عقلا باید به فقیه اعلم مراجعه شود. و آنچه راجع به شرایط تقلید در رساله ذکر شده است نظر این جانب بوده و برای مقلدین عمل به آن لازم است.
(سؤال) آیا عمل و اعتنا به حکم و فتوای فقهی و شرعی توسط ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط در زمان حیات وی فرض و واجب است، یا زمان مماتش نیز لازم الاتباع است ؟
(جواب:) جواز عمل به فتوای مجتهد، مختص به زمان حیات وی است، ولی کسانی که در زمان حیات وی از او تقلید کرده اند با شرایطی میتوانند بعد از آن نیز به آن عمل کنند. البته نفوذ و ثبات حکم قضایی حاکم جامع الشرایط و یا منصوبین ولایتی او اختصاص به زمان حیات وی ندارد.
(سؤال) به چه دلیل بعضی میگویند: در تقلید، اعلمیت شرط نیست ؟ و دلیل بر تقدم اورع بر اعلم چیست ؟
(جواب:) آنها دلیل هایی دارند، مانند اطلاق ادله جواز رجوع به فقیه، حرجی بودن تقلید اعلم، سیره متشرعه و ارجاع ائمه (ع) به غیر اعلم که این دلیل ها در