شایستگی خود را برای احراز مقام امامت و ناشایستگی خلفای سه گانه را اجمالا متذکر میشوند؛ ولی در خطبه 219 که خطبه 228 نهج البلاغه عبده میباشد؛
اولا - قطعی نیست که منظور حضرت، خلیفه دوم باشد؛ بعضی مورخین احتمال داده اند که اشاره حضرت به بعضی از اصحاب خود بوده باشد.
ثانیا - برفرض که منظور حضرت، خلیفه دوم باشد باید گفت هدف حضرت به طور غیرمستقیم مقایسه شیوه خلافت عمر با عثمان میباشد، و این جهت را که ظواهر شرع و سنت پیامبر(ص) و حساسیت نسبت به اجرای احکام شریف تا حدودی در زمان عمر مورد توجه و عمل قرار میگرفت مورد توجه قرار میدهند و میخواهند غیرمستقیم مردم را به خلافهای مکرر و عمدی که در زمان عثمان انجام میشد متوجه سازند؛ در عین حال در ذیل همین خطبه به دستاوردهای منفی خلافت عمر نیز اشاره کرده و میفرمایند: "رحل و ترکهم فی طرق متشعبة، لا یهتدی فیها الضال و لا یستیقن المهتدی." (عمر از دنیا رفت در حالی که مردم را در راه ها و خطمشی های گوناگون رها کرد؛ به گونه ای که شخص گمراه هدایت نمی شد، و شخص هدایت شده به آگاهی لازم نمی رسید.)
و شواهد تاریخی نیز مؤید همین معناست که دوره خلافت شیخین با عثمان بسیار تفاوت داشت و عثمان پایه گذار حکومت فامیلی و قومی و بسیاری از بدعت ها و کجی های فکری و سیاسی با حمایت از افرادی همچون مروان و همفکران او بود.
بنابراین دو خطبه فوق الذکر در راستای دو جهت و دو هدف ایراد شده اند و تهافتی بین آن دو وجود ندارد.
(سؤال 1066) آیا در اسلام قرائت های مختلف و متنوع از دین وجود دارد یا خیر؟ به چه دلیلی ؟
جواب: قرائت های مختلف از دین به معنای فهم ها و درک های مختلف است؛ بدیهی است فهم و درک هر انسانی نمی تواند از تمام جهات مانند افراد دیگر باشد؛ زیرا ساختار خلقت هر فرد و نیز یافته های ذهنی و فکری او با فرد دیگر تفاوت دارد. ولی حق واقعی یکی بیش نیست.