پس به طور اجمال این امور نسبت به عثمان قابل انکار نیست:
1 - عثمان ویژگیهای لازم را برای رهبری جامعه اسلامی از قبیل علم، تعهد، کاردانی، شجاعت، اراده و درایت نداشت.
2 - او به شیوه پیامبراکرم (ص) در امر حکومت که اهمیت دادن به مردم و نظریات آنان و مشاوره با نخبگان جامعه در امور مهم سیاسی، اقتصادی و نظامی از پایه های اساسی آن بود، پای بند نبود.
3 - اموال عمومی را غیرعادلانه و بیشتر بین نزدیکان خود تقسیم مینمود.
4 - افراد نالایق و فاسدی را که در زمان پیامبر(ص) مورد طرد واقع شده و منزوی بودند بر مسند امور مهم نشانید.
5 - صحابیان محبوب و مورد اعتماد پیامبر(ص) و مردم را به جهت نصایح خیرخواهانه و انتقاداتشان نسبت به عملکرد نادرست او مورد شکنجه و آزار قرار میداد.
6 - او نه آماده پذیرش اصلاح و تغییر در ساختار حکومت خود بود، و نه حاضر بود کنار رود.
و طبیعی است که با چنین شرایط خلافت و خلیفه هر دو در معرض خطر و شورش عمومی قرار میگرفت.
(سؤال 1065) در خطبه 219 نهج البلاغه فیض الاسلام، حضرت علی (ع) جملاتی در تمجید و تعریف از خلیفه دوم ایراد فرموده اند که با آنچه در خطبه 3 از خلیفه دوم به شدت مذمت نموده اند منافات دارد. مرحوم فیض الاسلام برای رفع منافات بین این دو خطبه گفته اند: "تمجید حضرت از خلیفه دوم از راه توریه بوده ولی باطنا از او توبیخ نموده اند"، اما این جواب قانع کننده نیست؛ حضرتعالی چگونه این تناقض را پاسخ میدهید؟
جواب: در خطبه 3 یعنی شقشقیه روی سخن حضرت امیر(ع) به جریان سقیفه و خلیفه تراشی و اصل انحراف مسیر امامت از آنچه پیامبر(ص) تعیین نموده، و نیز سوءاستفاده هایی که از دین و مقدسات آن به عمل آمد، میباشد و حضرت از این که دین ابزار قدرت و ملعبه سیاست مداران قرار گرفت شکایت میکنند، و دلایل