آن - برحسب فطرت خود - پاکند و طالب حق و عدالت میباشند ولی دسته خاصی از قبیل قدرت طلبان و زورگویان، سیاست و اقتصاد و فرهنگ آن کشور را قبضه کرده اند و مانع از رشد و آگاهی مردم نسبت به علوم و معارف حقه و حقوق خود میباشند و مردم محروم و ستمدیده به زبان حال و یا به زبان قال از دیگران میخواهند به کمک آنان بشتابند، آیا عقل و وجدان حکم نمی کند که لازم است در صورت توان با این اینگونه افراد مبارزه شود تا مردم مستضعف و ستمدیده نجات یابند و در نتیجه بتوانند به معارف حقه و علم و فرهنگ غنی دست یابند و عدالت اجتماعی بین آنان برقرار شود؟
خداوند در سوره نساء میفرماید: (و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریة الظالم اهلها)سوره نساء (4): آیه 75. (شما را چه شده که جهاد نمی کنید در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعفی که میگویند: پروردگارا، ما را از این آبادی که اهل آن ستمگرند بیرون فرما - نجات بده - !؟)
از این آیه شریفه به خوبی استفاده میشود که مستضعفین و محرومانی که از ظلم ستمگران به ستوه آمده اند به زبان قال از آزادمردان و آزاداندیشان استمداد میکنند، و نجات آنان یکی از اهداف جهاد اسلامی میباشد.
و در سوره بقره - در داستان طالوت و کشتن جالوت توسط داود پیامبر(ع) - میفرماید (و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لکن الله ذو فضل علی العالمین)سوره بقره (2): آیه 251. (و اگر خدا بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمی کرد زمین تباه میشد، ولی خدا بر مردم جهان تفضل دارد.)
و باز میفرماید: (و قاتلوهم حتی لا تکون فتنة و یکون الدین لله)سوره بقره (2): آیه 193. (با آنان بجنگید تا فتنه برافتد و دین مخصوص خدای یکتا باشد.)
و در سوره حدید میفرماید: (و لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه بأس شدید و منافع للناس )سوره حدید (57): آیه 25. (به طور تحقیق ما