صفحه ۵۶

در این رابطه حضرت امیر(ع) در نهج البلاغه، خطبه اول می‎فرماید: "... الی أن بعث الله سبحانه محمدا رسول الله (ص) لانجاز عدته، و تمام نبوته، مأخوذا علی النبیین میثاقه، مشهورة سماته، کریما میلاده، و اهل الارض یومئذ ملل متفرقة، و اهواء منتشرة، و طوائف متشتتة، بین مشبه لله بخلقه، او ملحد فی اسمه، او مشیر الی غیره، فهداهم به من الضلالة، و أنقذهم بمکانه من الجهالة ..."؛ (... تا این که خداوند سبحان محمد(ص) را به رسالت برانگیخت برای این که وعده خود را - که به پیامبران سابق داده بود - به انجام رساند و نبوت را به وسیله او ختم و تکمیل نماید. در حالتی که از پیامبران گذشته عهد و پیمان برای او گرفته شده بود، و علامات و نشانه های او برای آنان روشن شده بود و در بهترین کیفیت میلاد او اتفاق افتاد. و مردم در آن روزگار دارای مذاهب مختلف و بدعت های زیاد و گروه های گوناگون بودند: گروهی خداوند را به خلقش تشبیه می‎کردند و برای او اعضاء و جوارح قائل بودند (طایفه مشبهه)؛ و گروهی در اسم های او تصرف نموده (و برای او شریک قائل بودند)؛ و گروهی به غیر او اشاره می‎کردند و خلقت را به غیر او نسبت می‎دادند (منکرین خدا). پس خداوند در چنین زمان تاریکی مردم را به وسیله پیامبرش از گمراهی و جهالت نجات داد و هدایت نمود...).

گمراهی ها و ضلالت های ناشی از تحریف کتابها و ادیان آسمانی قبل و از جمله انجیل حضرت عیسی (ع) و نبودن حجتی روشن و قطعی برای هدایت مردم از طرف خداوند، از جمله ضرورتهایی است که ظهور اسلام را ضروری و لازم می‎نمود، و به وسیله او مسیر تاریخ انسانیت را تغییر داد و بر مظاهر بزرگ جاهلیت پیروز شد.

(سؤال 1062) با توجه به این که حقیقت لیلة القدر واحد است و مطابق روایات شریفه هرساله در چنین شبی ملائکه به پیشگاه حضرت ولی عصرارواحنافداه مشرف می‎گردند، و با توجه به این که در لیلة القدر در نیمکره غربی زمین روز بوده است، مستدعی است اظهار نظر بفرمایید که آیا کسانی که اکنون در آن قسمت از جهان می‎خواهند به احیاء و اعمال خاصه آن بپردازند واقعا لیلة القدر را درک می‎کنند؟ و آیا به طور کلی جمیع ایام و لیالی متبرکه با توجه به این که در آن سوی زمین حالت عکس داشته است - مثلا عید سعید غدیر که روز بوده و در آن سو شب بوده و امثال آن - از اعتبار واقعی برخوردار می‎باشند؟

ناوبری کتاب