صفحه ۵۵۰

جواب: قتل اگرچه از روی ترحم باشد جایز نیست و تمام احکام قتل بر آن جاری می‎باشد؛ ولی اگر پزشک صلاح بیمار را در اقدام به معالجه نداند و دخالت نکند، عدم دخالت در این فرض قتل نیست و اشکال ندارد.

(سؤال 2546) شخصی که به قصاص نفس محکوم شده، آیا تجهیز وی قبل از قصاص لازم است، یا تغسیل و تکفین بعد از قصاص بلامانع است ؟

جواب: بلی لازم است؛ و در صورت تخلف از روی جهل یا فراموشی و یا گناه و عمد، تجهیز بعد از قصاص واجب است.

(سؤال 2547) در مواردی که بین اولیای دم در قتل عمدی یک یا چند نفر صغیر باشد و اولیای کبیر می‎خواهند رضایت دهند و مطالبه دیه نمایند، چنانچه ولی یا قیم صغیر از طرف وی اعلام رضایت کند آیا مسموع است ؟ و بر فرض مسموع نبودن تکلیف دادگاه چیست ؟ آیا باید منتظر کبیرشدن صغیر باشد یا وجه دیگری دارد؟ همچنین اگر بین اولیای دم مجنون وجود دارد تکلیف چیست ؟

جواب: در فرض سؤال ولی شرعی صغیر و مجنون و غایب، اگرچه حق عفو بلاعوض را ندارد ولی بعید نیست گفته شود با رعایت مصلحت مولی علیه حق انتخاب قصاص یا دیه را دارد؛ بلی اگر بلوغ صغیر و امید افاقه مجنون و دسترسی به غایب نزدیک باشد به نحوی که انتظار و تأخیر حکم تا زمان ارتفاع حجر (صغیر بودن و جنون و غیبت) آنها محذوری نداشته و مستلزم تضییع حق کسی نباشد، انتظار لازم است.

(سؤال 2548) کسی که به مجازات اعدام یا قصاص نفس محکوم شده است، آیا می‎توان هنگام اجرای مجازات او را بی هوش کرد تا درد و رنج را متوجه نشود؟

جواب: در قصاص که حق الناس است محل اشکال می‎باشد و تابع رضایت ذی حق است. و در اعدام جزایی تابع حکم قاضی واجد شرایط است.

(سؤال 2549) در اجرای تعزیرات و حدود و قصاص استفاده از داروهای بی حسی و بی هوشی جایز است یا خیر؟

جواب: در موارد قصاص و قطع عضو اشکال دارد، و در موارد ضرب تازیانه جایز نیست.

ناوبری کتاب