صفحه ۵۴۴

اهانت به رهبران و عالمان دینی اگر فرضا به نوعی باشد که مستلزم اهانت به نظام اسلامی و مردمی باشد طبعا گناه آن بزرگتر و مجازات آن شدیدتر است؛ و اگر چنین نباشد خود آنان با دیگران تفاوتی ندارند. و به طور کلی حفظ و مراعات احترام و موقعیت رهبران با وضع قانون و مجازات اثر معکوس دارد؛ باید کاری کرد که ایمان و علاقه مردم تقویت گردد. شیوه مولی امیرالمؤمنین (ع) چنین بود که در برابر اهانت کنندگان با سعه صدر و عفو و گذشت برخورد می‎کردند؛ با این که اهانت به آن بزرگوار چه بسا اهانت به اصل اسلام تلقی می‎شد.

در اخبار مستفیضه ای وارد شده است: "ان الله تبارک و تعالی یقول: من اهان لی ولیا فقد ارصد لمحاربتی و أنا اسرع شیی الی نصرة اولیائی."کافی، ج 2، ص 351. (خدای تبارک و تعالی می‎گوید: هر کس به یکی از اولیای من اهانت نماید همانا خود را آماده محاربه با من نموده است. و من در یاری اولیای خود از هر چیزی شتابان تر می‎باشم.)

جواب 2 - اگر عصبانیت و فشار روحی به گونه ای باشد که عرفا از انسان سلب اختیار کرده باشد مجازات جایز نیست؛ و در صورت شک "الحدود تدراء بالشبهات".

و اصولا برای رفع مفاسد باید ریشه ها و علت ها را کشف و جبران نمود؛ برخورد با معلول ها کار عبث و غیرمعقولی است.

جواب 3 - هر رفتار و گفتاری که جنبه تحقیر و مسخره داشته باشد اهانت است، و در این جهت فرقی بین رهبران و دیگران نیست؛ اهانت به هیچ انسانی جایز نیست، ولی تذکردادن و انتقاد اهانت نیست.

ج - ماده 698 قانون مجازات اسلامی: هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله نامه یا شکوائیه یا مراسلات یا عرایض یا گزارش یا توزیع هر گونه اوراق چاپی یا خطی با امضا یا بدون امضا اکاذیبی را اظهار نماید یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت رأسا یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا

ناوبری کتاب