صفحه ۵۲۸

(سؤال 2507) اگر زنی از زبان شوهرش کلامی بشنود که می‎داند سبب ارتداد اوست ولی راهی برای اثبات آن در محکمه ندارد و خود شوهر نیز اقرار نمی کند، وظیفه او چیست ؟

جواب: ثبوت حدود و اجرای آنها و از جمله حد ارتداد باید به نظر حاکم شرع صالح باشد، و تا در محکمه ثابت نشود حد آن قابل اجرا نخواهد بود؛ ولی حکم جداشدن زن از شوهر در صورت ارتداد او علاوه بر این که در صورت ثبوت ارتداد شوهر در محکمه شرعی جاری است، در صورت یقین زن به ارتداد شوهر نیز - هر چند در محکمه ثابت نشده باشد - جاری خواهد بود. اما به آسانی نمی توان یقین به ارتداد کسی پیدا کرد، زیرا شرایط احراز ارتداد، و از جمله: حصول یقین و تبین در ذهن او و نیز داشتن حالت جحد و عناد و قصد جدی داشتن، امور نفسانی است که به آسانی برای دیگری ثابت نمی شود.

(سؤال 2508) حضرتعالی در رساله توضیح المسائل (چاپ قدیم) کشتن مدعی نبوت را بر شنونده آن ادعا واجب دانسته اید، ولی در استفتائی که اخیرا از شما به عمل آمده قتل مرتد را صرفا در صلاحیت حاکم شرع دانسته اید نه عموم افراد؛ آیا فتوای حضرتعالی در مورد قتل مدعی نبوت هم تغییر نموده است یا به جواز قتل وی توسط عموم مؤمنین قائل هستید؟

جواب: ظاهرا قتل مدعی نبوت از جمله حدود می‎باشد که باید ثبوت و اجرای آنها زیرنظر حاکم شرع باشد؛ زیرا اگر وظیفه عموم باشد موجب هرج و مرج خواهد شد. و بعید نیست روایات دال بر اجازه از ناحیه ائمه (ع) منصرف به اجازه حکومتی آنان باشد، و در اجازه حکومتی شرایط زمان و مکان و اوضاع مختلف صدور اجازه و شخص مورد نظر ملاحظه می‎شود، و نمی توان در مورد هر کس و همه زمانها جاری نمود.

(سؤال 2509) کسی که در مقابل یک حکم خداوند از روی عمد و تعصب بایستد و انکار نماید و حلال خداوند را حرام، و یا برعکس بداند، آیا چنین فردی حد و تعزیر دارد یا خیر؟ و آیا می‎شود زکات و یا سهم مبارک امام (ع) و خمس را به چنین فردی داد؟

ناوبری کتاب