یا عموم و خصوص مطلق یا من وجه،"تباین" نظیر: دو مفهوم سفیدی و سیاهی؛ و "عام و خاص مطلق" نظیر: دو مفهوم حیوان و انسان؛ و "عام و خاص من وجه" نظیر: دو مفهوم انسان و ابیض. و آیا هر یک از دو عنوان فوق به تنهایی موضوع مستقل برای احکام مذکوره در آیه محاربه است و یا این که هر دو عنوان با هم موضوع واحدی میباشند برای احکام مذکوره، و هر کدام جزء موضوع است، احتمالات و اقوالی مطرح است. ممکن است گفته شود: چون موصول یعنی "الذین" در جمله (و یسعون فی الارض فسادا) تکرار نشده است پس ظاهر آیه این است که این جمله قید جمله (یحاربون الله و رسوله) میباشد. بنابراین هر دو عنوان با هم موضوع واحدی میباشند برای احکام مذکوره، و هر کدام جزء موضوع میباشد؛ و در نتیجه احکام برای مطلق محارب نیست، بلکه برای محارب مفسد است.
ولی بعضی این احتمال را مخدوش دانسته و تمام موضوع را فساد فی الارض گرفته، و ذکر محاربه را در آیه سوره مائده از باب بیان مصداق و شأن نزول دانسته اند. لیکن این نظر نیز قابل خدشه است، و قدر متیقن که مطابق احتیاط نیز میباشد، صورتی است که هر دو عنوان یعنی افساد و محاربه صادق باشد. تفصیل این بحث در جزوه فوق الذکر آمده است.
(سؤال 2504) آیا حد شرعی "محاربه و افساد" حوزه فرهنگی را نیز شامل میشود؟
جواب: حوزه فرهنگی دارای ویژگی های خاصی است که نباید از آنها غفلت شود. در این زمینه به دو نکته اشاره میشود:
1 - اصل فکر و اندیشه و آنچه از تضارب یا اجتماع دو اندیشه به وجود میآید به هیچ وجه در اختیار انسان نیست؛ هر چند ممکن است برخی از مقدمات آن اختیاری باشد. صرف اندیشه و فکر از نظر عقلی و اصول مورد قبول عقلا و نیز ادیان الهی هیچ گاه قابل مؤاخذه و کیفر نیست.
معنای مکلف بودن افراد به اصول دین که اموری فکری و اعتقادی میباشند این نیست که تصور اندیشه خاصی را در بستر ذهن بیافرینند، بلکه به معنای تلاش در ایجاد مقدمات اعتقاد و باور قلبی و لزوم ایمان و التزام به آنهاست. جایگاه ایمان