صفحه ۵۱۴

اساسا چگونگی اثبات این گونه مجازاتها به گونه ای است که تحقق آن - بویژه در جرایم جنسی - بسیار نادر می‎باشد و بر فرض اثبات، موارد سقوط مجازات در آنها فراوان است؛ و بحث تفصیلی آن در این مختصر نمی گنجد. و به نظر می‎رسد تشریع مجازات برای جرایم موجب حد، بیشتر جنبه بازدارندگی داشته است. بنابراین فرض علنی بودن اجرای حد زنا - صرف نظر از مباحث فرعی آن - به غایت نادر خواهد بود.

(سؤال 2495) در زمینه مجازاتهای تعزیری، مرحوم صاحب جواهر از صاحب کشف اللثام نقل می‎کند که هر گاه گناهکار با گونه های دیگری از کیفر تأدیب شود، روی آوردن به تازیانه و تنبیه بدنی دلیلی ندارد؛ مگر در موارد ویژه ای که در آنها نسبت به تنبیه بزهکار نصی وارد شده باشد.جواهر، ج 41، ص 448، داراحیاء التراث العربی. با توجه به این مسأله، در این گونه مجازات ها - اعم از این که نسبت به موردی نصی خاص وارد شده باشد یا خیر - اگر اصلاح و تأدیب گناهکار با مجازاتی خفیف تر ممکن باشد، آیا می‎توان از مجازات شدیدتر استفاده نمود؟

جواب: تعزیر در لغت معمولا به "منع"، "رد"، "تأدیب" و "ملامت نمودن" معنا شده است، و این که در بعضی کتب لغت بر ضرب یا اشد ضرب تطبیق شده است از باب تعیین مصداق برای مفهوم منع، رد، تأدیب و مانند آن می‎باشد.

در روایات مربوطه نیز معمولا از ضرب و تازیانه سخن به میان آمده است؛ و لذا اکثر فقها تعزیر به غیر از تازیانه زدن بر مجرم را جایز نمی دانند. ولی به نظر اینجانب - همان گونه که در کتاب دراسات فی ولایة الفقیه، ج 2، ص 315 به بعد به تفصیل بحث شده است - ذکر تازیانه در روایات فوق از آن جهت بوده که تازیانه در آن روزگار رایج ترین و آسان ترین و شاید مؤثرترین وسیله جهت بازداشتن مجرمین از تکرار جرم بوده است، نه این که خصوصیتی پنهان در آن نهفته باشد.

از دقت در لسان روایات مربوط به حدود و تعزیرات بسا به دست می‎آید که تشریع آنها برای اصلاح فرد و جامعه و بازداشتن افراد خاطی و مجرم از تکرار جرم و تأدیب آنها می‎باشد، نه این که دارای اسراری مرموز باشند که قابل فهم برای عرف و

ناوبری کتاب