صفحه ۴۷۴

(سؤال 2385) شخصی چند نهال بید نزدیک چشمه آبی که مورد استفاده اهالی قریه است غرس می‎کند که در هنگام غرس نهالها اهالی قریه مانع نمی شوند. حالا که درختها بزرگ شده باعث کم شدن آب مورد استفاده اهالی قریه و زراعت شده، صاحبان چشمه می‎گویند که درختها مضر است و باید قطع شود، اما صاحب درختان راضی به قطع نیست. البته درخت ها بزرگ شده و به ثمر رسیده است. آیا بدون اجازه صاحب درختان، اهالی قریه می‎توانند درختان را قطع نمایند؟

جواب: اگر غرس نهالها با رضایت و اجازه همه مالکین چشمه بوده است تا حال اشکال نداشته، ولی ادامه آن هم نیاز به رضایت و اجازه مالکین دارد که اگر اجازه ندهند می‎توانند صاحب نهال را وادار نمایند که درختها را قطع نماید؛ خصوصا که آن موقع ضرر احساس نمی شده و اکنون ضرر محسوس است.

(سؤال 2386) زمینی که بین دو نفر بالسویه مشاع است، یکی از آنها بدون اطلاع و اجازه شریک خود آن را به ثالثی فروخته و او بدون اطلاع از این وضعیت بنایی در آن زمین احداث نموده است. با قبول این واقعیت که مشتری با تصور یک معامله صحیح دست به احداث ساختمان زده، آیا حاکم می‎تواند حکم به قلع و قمع بنا صادر نماید؟ در فرض عدم تراضی، برای فصل خصومت چه باید کرد؟

جواب: عین غصب شده را مالک آن در اختیار هر کس بیابد می‎تواند عین آن را با رفع همه موانع به اضافه مال الاجاره مدت غصب مطالبه نماید، مگر این که او را راضی نمایند و هر چند به قیمت گران تر از او بخرند. و به جاست او رضایت دهد و راضی به ضرر مسلمان ناآگاه نشود. و سپس همه خسارتها را مشتری غیر مطلع می‎تواند از فروشنده فضولی مطالبه نماید.

(سؤال 2387) جنابعالی در جواب سؤال از موردی که کسی زمینی را به طور مشاع با دیگری مالک بوده و بدون اجازه شریک خود اقدام به فروش کل زمین نموده، و خریدار بنایی در آن احداث نموده است، مرقوم نموده بودید: "عین مغصوبه را مالک آن در اختیار هر کس بیابد می‎تواند عین آن را با رفع همه موانع به اضافه مال الاجاره مدت غصب مطالبه نماید". سؤال من این است که چرا حکم این مورد با موردی که کل عرصه شش دانگ متعلق به غیر بوده تفاوت نمی کند؟ زیرا در فرض اشتراک فروشنده زمین با

ناوبری کتاب