صفحه ۴۵۷

ج - معادل هجده میلیون هکتار عرصه های جنگلی؛ پنج میلیون هکتار جنگلهای شمال و دوازده میلیون هکتار نیز جنگلهای تنک بلوط غرب و جنوب کشور. در بعد جنگلها ذکر چند نکته کافی خواهد بود. طی بیست سال گذشته وسعت جنگلهای شمال (این سرمایه عظیم ملی) از سه و نیم میلیون هکتار به 1/3 میلیون هکتار رسیده است و در حال حاضر نیز متأسفانه سالیانه 130 هزار هکتار از وسعت جنگلها در حال تخریب و نابودی است. هر هکتار جنگل در طول سال قادر است دو و نیم میلیون تن اکسیژن تولید نماید که برای ده نفر انسان نیاز است. از جنگلهای شمال کشور سالیانه معادل شش میلیون متر مکعب چوب بهره برداری می‎گردد که ارزش اقتصادی آن 15/000/000/000/000 تومان است.

2 - در مبحث قبل پیرامون نقش اساسی پوشش گیاهان طبیعی خودرو (مراتع) و منابع آب و خاک بیان گردیده، حال ببینیم جایگاه این عوامل در کلیت نظام حکومتی ایران در ادوار مختلف تاریخ به چه صورت بوده و هست.

برای بررسی این موضوع لازم است به مقاطع تاریخی کاملا مشخصی دسته بندی کنیم.

اول - تا سال 1298 هجری شمسی: تا آن زمان هیچ اثر قانونی در رابطه با نحوه حفاظت، احیاء، توسعه و بهره برداری از مراتع و جنگلها وجود نداشته و به تعبیری هیچ جایی از دولت حاکم در این امور نیست. هم جنگلها و هم مراتع از مبنای مالکیت شخصی برخوردار بوده و خود بهره برداران با نظامهای عرفی - سنتی فیمابین خودشان از این منابع به نحو صحیح و معقول بهره برداری می‎کرده و مشکلاتی هم نداشته اند. اگر احیانا اختلافات محلی نیز پیش می‎آمده، با وساطت کدخدا و خوانین رتق و فتق می‎نموده اند.

دوم - از سال 1298 تا 1341: در این دوره تاریخی نیز مالکیت شخصی برای مراتع و جنگلها به رسمیت شناخته می‎شده و کلیه امور مربوط به این منابع نیز توسط خود مردم صورت می‎گرفته است. خصوصا که با تصویب قانون ثبت اسناد و املاک در سال 1310، به ثبت رساندن مراتع و جنگلها نیز مجاز و انجام می‎شده است. تنها دو تفاوت را در این

ناوبری کتاب