ج - معادل هجده میلیون هکتار عرصه های جنگلی؛ پنج میلیون هکتار جنگلهای شمال و دوازده میلیون هکتار نیز جنگلهای تنک بلوط غرب و جنوب کشور. در بعد جنگلها ذکر چند نکته کافی خواهد بود. طی بیست سال گذشته وسعت جنگلهای شمال (این سرمایه عظیم ملی) از سه و نیم میلیون هکتار به 1/3 میلیون هکتار رسیده است و در حال حاضر نیز متأسفانه سالیانه 130 هزار هکتار از وسعت جنگلها در حال تخریب و نابودی است. هر هکتار جنگل در طول سال قادر است دو و نیم میلیون تن اکسیژن تولید نماید که برای ده نفر انسان نیاز است. از جنگلهای شمال کشور سالیانه معادل شش میلیون متر مکعب چوب بهره برداری میگردد که ارزش اقتصادی آن 15/000/000/000/000 تومان است.
2 - در مبحث قبل پیرامون نقش اساسی پوشش گیاهان طبیعی خودرو (مراتع) و منابع آب و خاک بیان گردیده، حال ببینیم جایگاه این عوامل در کلیت نظام حکومتی ایران در ادوار مختلف تاریخ به چه صورت بوده و هست.
برای بررسی این موضوع لازم است به مقاطع تاریخی کاملا مشخصی دسته بندی کنیم.
اول - تا سال 1298 هجری شمسی: تا آن زمان هیچ اثر قانونی در رابطه با نحوه حفاظت، احیاء، توسعه و بهره برداری از مراتع و جنگلها وجود نداشته و به تعبیری هیچ جایی از دولت حاکم در این امور نیست. هم جنگلها و هم مراتع از مبنای مالکیت شخصی برخوردار بوده و خود بهره برداران با نظامهای عرفی - سنتی فیمابین خودشان از این منابع به نحو صحیح و معقول بهره برداری میکرده و مشکلاتی هم نداشته اند. اگر احیانا اختلافات محلی نیز پیش میآمده، با وساطت کدخدا و خوانین رتق و فتق مینموده اند.
دوم - از سال 1298 تا 1341: در این دوره تاریخی نیز مالکیت شخصی برای مراتع و جنگلها به رسمیت شناخته میشده و کلیه امور مربوط به این منابع نیز توسط خود مردم صورت میگرفته است. خصوصا که با تصویب قانون ثبت اسناد و املاک در سال 1310، به ثبت رساندن مراتع و جنگلها نیز مجاز و انجام میشده است. تنها دو تفاوت را در این