صفحه ۴۴۶

وکالت عمل کند؛ و در صورت اختلاف موضوعی باید به محاکم شرعی مراجعه نمایند.

(سؤال 2357) شخصی در قبال مصالحه و بخشیدن مهریه توسط زوجه او را مطلقه نموده و اکنون زوج مدعی است که طلاق رجعی بوده است ولی همسرش مدعی است که طلاق خلع می‎باشد؛ تکلیف چیست ؟

جواب: در فرض سؤال که مصالحه مهر در قبال طلاق خلع بوده و طلاق هم به همین عنوان واقع شده است، طلاق رجعی نیست بلکه خلعی می‎باشد.

(سؤال 2358) چنانچه زوجه ای در دفتر طلاق اقرار کرد که در "طهر غیر مواقعه" است و سردفتر طلاق با وکالت زوج و در حضور دو شاهد عادل او را طلاق داد ولی روز بعد آن زن نزد همان سردفتر اظهار کرد که مواقعه بوده و یا اصلا پاک نبوده، آیا گفته دوم او مسموع است یا خیر؟ و چنانچه مسموع است با همان وکالت قبلی سردفتر می‎تواند مجددا در طهر غیر مواقعه بعد طلاق دهد یا نه ؟

جواب: در فرض سؤال باید سردفتر ادعای زوجه را به اطلاع زوج برساند؛ اگر زوج ادعای زوجه را تصدیق کند، حکم به بطلان طلاق و بقای زوجیت می‎شود و طلاق نیاز به وکالت جدید دارد؛ و اگر تصدیق نکند طلاق در ظاهر محکوم به صحت است و ادعای بعد از اقرار مسموع نیست. ولی زوجه اگر بین خود و خدا در ادعایش صادق باشد، نمی تواند با دیگری ازدواج کند؛ مگر این که از زوج برای طلاق خود وکالت بگیرد و طبق وکالت طلاق واقع شود.

(سؤال 2359) زنی با فریب و صحنه سازی شوهر مهریه خود را به او می‎بخشد، و یا می‎گوید که آن را دریافت کرده، سپس با صحنه سازی دیگری و فریب توسط شوهر کسی را که از دوستان شوهرش بوده وکیل می‎کند که او را طلاق دهد سپس شوهر پس از این فریب اقدام به طلاق خلعی زن خود می‎کند، در حالی که زن هیچ اطلاعی از آن نداشته و حتی معلوم نبوده که زن در حال پاکی بوده یا در عادت ماهانه. با این حال مرد بعد از اجرای طلاق با زن خود نزدیکی کرده است. یادآور می‎شوم که اگر زن اطلاع از ماجرا داشت نه مهریه خود را می‎بخشید، و نه کسی را برای طلاق وکیل می‎کرد.

ناوبری کتاب