صفحه ۳۶۷

شرط است) و یا به اطلاع رساندن حتی از طریق رسانه های گروهی (که مراجعه نزد پزشک به این شرایط مترتب است) از پزشک رفع مسئولیت شرعی می‎نماید؟ و اگر قبل از عمل جراحی بیمار مجبور به امضای شرایطی باشد که درصورت ناموفق بودن جراحی، وی هیچ گونه حق و حقوقی بر جراح و بیمارستان ندارد، آیا در صورت هر گونه اختلال در جراحی می‎توان مدعی شد که با توجه به امضای قبلی بیمار کادر درمانی هیچ مسئولیت شرعی بر عهده ندارند؟

جواب: نصب اطلاعیه و ابلاغ در رسانه ها کافی نیست؛ بلکه باید خود بیمار یا ولی او پس از آگاهی از کیفیت درمان و عمل، شرط عدم ضمان را کتبا یا شفاها قبول کند. و امضا از روی اضطرار و ناچاری مقبول است؛ ولی اگر اجبار و اکراه در بین باشد اثری ندارد و رفع مسئولیت از پزشک نمی کند.

(سؤال 2167) در فرض فوق (سؤال 2163) اگر بیمار کاملا بیهوش باشد، آیا می‎توان از خویشان بالغ وی اجازه گرفت و یا با آنها شرط فوق را انعقاد نمود؟

جواب: در فرض سؤال اگر معالجه ضروری باشد، پدر و جد پدری بیمار، و با نبودن آنها حاکم شرع و در رتبه بعد عدول مؤمنین ولایت دارند که با شرط عدم ضمان با آنان ضمان مرتفع می‎شود، ولی مطلق خویشاوندان ولایت ندارند. بلی اگر کسی هر چند از غیرخویشاوندان در ضمن عقد لازم ملتزم شود که خسارت عوارض احتمالی را از مال خود جبران نماید، لازم الوفاء می‎باشد؛ بلکه در صورت تعهد ابتدایی نیز بنابراحتیاط باید به تعهد خود وفا کند.

(سؤال 2168) در فرض فوق (سؤال 2163) اگر بیمار کاملا بیهوش باشد و در حال حاضر هیچ شخصی بالغ یا نابالغ که خویشاوند وی باشد در دسترس نباشد و از طرفی جان بیمار در خطر فوری باشد، جهت اجازه و شرط چه باید کرد؟ آیا می‎توان طبق وظیفه پزشکی هر گونه اقدام ممکن را بدون اجازه انجام داد؟ اگر سهوا با اقدامات غیرمؤثر به مرگ بیمار تسریع بخشیده شود، مسئولیتی به عهده پزشک معالج خواهد بود؟ و اگر به خاطر خوف از عدم تأثیر درمان و کمک به تسریع مرگ و مدیون شدن، پزشک هیچ کاری انجام ندهد آیا در این صورت پزشک مسئول خواهد بود؟

ناوبری کتاب